دومین چاپ کتاب «سوسیالیسم؛ درآمدی کوتاه»[Socialism: a very short introduction] نوشته مایکل نیومن [Michael Newman] و ترجمه حمیدرضا مصیبی منتشر شد.

سوسیالیسم؛ درآمدی کوتاه [Socialism: a very short introduction] نوشته مایکل نیومن [Michael Newman]

به گزارش مهر، نشر آگه دومین چاپ کتاب «سوسیالیسم: درآمدی کوتاه» نوشته مایکل نیومن و ترجمه حمیدرضا مصیبی را در 184 صفحه و بهای ۲۵ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب در پاییز سال گذشته (۱۳۹۷) به بهای ۲۲ هزار تومان منتشر شده بود.

«سوسیالیسم چیست؟» پرسشِ اصلیِ کتابی است به قلم مایکل نیومن که در مجموعه «درآمدهای بسیار کوتاه» انتشارات آکسفورد منتشر شده است. نویسنده، ضمن طرح این پرسش، در سرتاسر کتاب کوشیده تا ایده سوسیالیسم را در بستری مدرن برای مخاطبان امروزی توضیح دهد و این نکته را روشن کند که سوسیالیسم نه نوعی ایدئولوژیِ منسوخ که آموزه‌ای متنوع بوده و هست که در سِیر تحول تاریخی‌اش، بنا به موقعیت و شرایط سیاسی و اجتماعی، اشکال گوناگونی به خود گرفته است. او در مقدمه‌ی کتاب این تنوع را چنین توضیح می‌دهد:

«سوسیالیسم هم مرکزگرا بوده و هم محلی‌نگر؛ هم از بالا برنامه‌ریزی شده و هم از پایین ساخته شده؛ هم نظرورزانه و هم عمل‌گرایانه؛ هم انقلابی هم اصلاح‌طلب؛ هم ضد دولت و هم دولت‌گرا؛ هم انترناسیونال و بین‌الملل‌گرا و هم ملی‌گرا؛ هم از احزاب سیاسی استفاده کرده و هم از آنان اجتناب کرده؛ هم نتیجه‌ی اتحادیه‌گرایی است و هم از آن مستقل است؛ هم خصیصه‌ی کشورهای صنعتی ثروت‌مند است و هم خصیصه‌ی جوامع دهقانیِ فقیر؛ هم اعمال کننده تبعیض جنسیتی و هم طرف‌دار حقوق زنان؛ هم متعهد به رشد مقاوم و هم متعهد به حفاظت از محیط‌زیست.»

چاره‌ای که نیومن برای آشنایی با چنین پدیده‌ی متضاد و متغیری اندیشیده این است که، به‌جای آن‌که صرفاً تاریخچه‌ای از عقاید سوسیالیستی بنویسد، برخی جنبه‌های سوسیالیسم را با ژرفایی بیش از معمول بررسی کند. او نخست سهم سنت‌های مختلف سوسیالیسم را در دوره‌ی میان اوایل قرن نوزدهم تا پس از جنگ جهانی اول مرور می‌کند و بعد با تمرکز بر دو تجربه متفاوتِ کوبا و سوئد به سراغ تضاد میان کمونیسم و سوسیال‌دموکراسی می‌رود تا رابطه میان سوسیالیسم و مفاهیمی چون دموکراسی، آزادی و برابری را روشن‌تر کند و به سنجشِ تلاش‌های عملی برای به بار نشاندنِ سوسیالیسم بپردازد. نیومن سپس بر نقش جنبش‌هایی چون فمینیسم و حفاظت از محیط‌زیست تأکید می‌کند که در برهه‌ای از قرن بیستم به تقویت و غنی‌تر شدن سوسیالیسم، چه در نظر و چه در عمل، کمک کرده‌اند. او در فصل آخرِ کتاب فشارها و مشکلاتی را در میان می‌نهد که رویاروی سوسیالیسمِ معاصر قرار دارند و پیشنهادهایی برای ساختن سوسیالیسم مناسب قرن بیست‌ویکم طرح می‌کند.

رویکرد تازه نیومن به خوانندگانِ کتاب امکان می‌دهد تا ارزیابی دوباره‌ای از سوسیالیسم داشته باشند. او سه مشخصه اساسی و قطعی سوسیالیسم را، در همه انواع‌اش، برمی‌شمرد: تعهد به ایجاد جامعه‌ای تساوی‌خواه؛ باور به امکانِ ساختن بدیلی برای سرمایه‌داری بر پایه ارزش‌های هم‌بستگی و تعاون؛ نگاه امیدوارانه به انسان‌ها و توانایی‌شان برای همکاری با یک‌دیگر؛ و سرانجام، باور به این‌که انسان می‌تواند به‌مثابه سوژه تاریخ عمل کند، آن‌هم با عاملیتی آگاهانه. نیومن اطمینان دارد که «سرمایه‌داری قادر به حل مشکلات و نابرابری‌هایی که خودش ایجاد می‌کند نخواهد بود و در آینده شاهد اعتراضاتی مکرر و در شکل‌های مختلف خواهیم بود… و مباحث سوسیالیستی موضوعیت خود را حفظ خواهند کرد.»

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...