نشر رسانش نوین به تازگی کتابی را با عنوان «پالس» [Pulse: The New Science of Harnessing Internet Buzz to Track Threats and Opportunities] نوشته داگلاس هوبارد [Douglas W. Hubbard] و ترجمه سجاد موسوی راضی را روانه بازار نشر کرده است.

«پالس» [Pulse: The New Science of Harnessing Internet Buzz to Track Threats and Opportunities]  داگلاس هوبارد [Douglas W. Hubbard]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، موضوع این کتاب بهره‌گیری از ردپای اینترنتی کاربران در فضاهای مختلف اینترنت برای پیش‌بینی شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی و نیز پیشگیری از حوادث است.

نویسنده این کتاب پالس را ابزاری قدرتمند برای پیشبینی الگوهای اجتماعی و اقتصادی معرفی می‌کند و در فصول مختلف کتاب مثال‌هایی از دنیای واقعی و آزمون‌هایی که در این ارتباط انجام شده است ارائه می‌کند.

هوبارد در پالس تصریح می‌کند که استفاده از داده منوط به ظهور اینترنت نبوده است و در طول تاریخ هرکجا که بشر از داده بهره برده است، توانسته نتایجی سریع‌تر و منطقی‌تر بگیرد. در همین حال، هوبارد تاکید می‌کند که ظهور اینترنت سرعت و دقت داده‌ها را افزایش داده چراکه داده‌ای که توسط کاربران در اقصی نقاط جهان تولید می‌شود، پیش از گذشته اطلاعاتی از همه شئون زندگی فردی و اجتماعی در اختیار می‌گذارد.

در این کتاب هوبارد شما را با بهره‌گیری از داده‌های تولید شده توسط موتورهای جستجو، وب‌سایت‌های خرید و فروش آنلاین، بازی‌های آنلاین، شبکه‌های اجتماعی اعم از فیسبوک و توئیتر و … آشنا می‌کند و برای هر یک پژوهش‌های انجام شده و نتایج آنها را ارائه می‌کند. نتایج این پژوهش‌ها در ادامه با اطلاعاتی که منابع رسمی در آن زمینه منتشر کرده‌اند مقایسه می شود. نکته جالب این‌ست که در همه موارد نتایج بدست آمده در پژوهش‌های آقای هوبارد با الگوهای منتشر شده توسط منابع رسمی مطابقت دارد، دقت بیشتری از آنها را نمایش می‌دهد و سریع‌تر از منابع رسمی این نتایج را پیش‌بینی می‌کند.

داگلاس هوبارد، مشاور مدیریتی، سخنران و نویسنده حوزه علوم تصمیم‌گیری و بنیانگذار اقتصاد اطلاعات کاربردی (Applied Information Economics) و مؤسس پژوهشکده هوبارد دسیژن ریسرچ (HDR) است. وی پیش از این کتاب‌های چگونه همه چیز را اندازه گیری کنیم و شکست مدیریت ریسک، و اندازه گیری چیزها در دنیای پر ریسک امنیت سایبری را نوشته و روانه بازار کرده است. هوبارد در ارتباط با اقتصاد اطلاعات کاربردی می‌گوید: «تصمیماتی که ما می‌گیریم به خوبی داده‌ها و تحلیل‌هایی است که آن تصمیم به آن تکیه می‌کند. شیوه تحلیلی کمی منحصر به فردی که ما در اقتصاد اطلاعات کاربردی از آن بهره می‌گیریم، چهارچوبی علمی و تأیید شده برای سنجش همه چیز ارائه می‌کند که بوسیله نتایج آن می‌توان تصمیماتی بهتر و آگاهانه‌تر گرفت.»

کتاب‌های آقای هوبارد امروز در دانشگاه‌های سینسیناتی، دانشگاه چارلزتون و دانشگاه یوتا در رشته‌های مدیریت تدریس می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...