کتاب «دلایل خوب برای احساس‌های بد» (Good reasons for bad feelings) نوشته راندولف ام. نسه (Randolph M. Nesse) با ترجمه بنفشه شریفی خو منتشر شد.

دلایل خوب برای احساس‌های بد» (Good reasons for bad feelings) نوشته راندولف ام. نسه (Randolph M. Nesse)

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، راندولف ام. نسه اولین‌بار که پی برد زیست‌شناسیِ تکاملی می‌تواند تفسیرهای جدیدی از اختلالات روانی به دست دهد، بلافاصله تصمیم به نوشتن «کتاب دلایل خوب برای احساس‌های بد» گرفت. اما به‌زودی برایش روشن شد سؤالی که ابتدا باید به آن پاسخ داده شود این است: «چرا بدن انسان در مقابل بیماری‌ها و احساسات درونی آسیب‌پذیر است؟». تمرکز حرفه‌ایِ او همواره بر دو محور استوار است: کمک به بیمارانش که از اختلالات روانی رنج می‌برند و نزدیک کردن هرچه بیشتر زیست‌شناسی تکاملی و علم پزشکی؛ دو رسالتی که ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند.

روان‌پزشکی تکاملی یک روش درمانی خاص نیست و متخصصین در سایر رشته‌های سلامت روانی نیز گاهی از دیدگاه تکاملی بهره می‌گیرند. توصیفی دقیق‌تر می‌تواند به این شکل باشد: «استفاده از اصول زیست‌شناسی تکاملی برای بهبود درک ما از اختلالات روانی و ارائه‌ روش‌های درمانی بهتر در حوزه‌های روان‌پزشکی، روان‌شناسی بالینی، خدمات اجتماعی، پرستاری و سایر حرفه‌ها». اما این عبارت بیش از اندازه ثقیل است و در دهان نمی‌چرخد. بنابراین، کتاب حاضر گزارشی است از حیطه‌ روان‌پزشکی تکاملی با دیدی جامع.

مهم‌ترین و اساسی‌ترین نکته این است که تکامل می‌تواند ریشه‌های ظرفیت خارق‌العاده‌ی ما برای عشق و محبت و نیکی را توضیح دهد و همین‌طور به این پرسش پاسخ دهد که چرا بهای این احساسات ارزشمند رنج، احساس گناه و اهمیت دادن به این نکته است که دیگران درباره‌ی ما چگونه فکر می‌کنند.

پاسخ‌های احتمالی‌ که در این کتاب ارائه شده، تنها حکم مثال و نمونه دارد، نه نتیجه‌گیری قطعی. ممکن است عدم صحت بعضی از آن‌ها بعدها به اثبات برسد. اما تا زمانی که ایده‌های جدید به محک آزمایش گذاشته می‌شوند، چنین امری در مراحل اولیه‌ی حیاتِ یک حیطه‌ی مطالعاتیِ جدید نباید باعث ناامیدی و سرخوردگی شود. همان‌طور که داروین گفته: «دیدگاه‌های نادرست، تا زمانی که دلایلی برای حمایت از آن‌ها ارائه شود، آسیب چندانی ندارند؛ چراکه اثبات عدم صحت آن‌ها می‌تواند برای هرکس لذتی سودمند باشد و به مجرد اینکه عدم صحتشان به اثبات برسد، دری به سمت خطا و اشتباه بسته شده و اغلب به‌صورت هم‌زمان دری به سمت حقیقت گشوده می‌شود.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «اختلالات روانی چنان مانند طاعون به جان نوع بشر افتاده است که همه‌ی ما هرچه سریع‌تر خواهان رسیدن به پاسخ و راه‌حل هستیم. درحال‌حاضر روان‌پزشکیِ تکاملی فواید عملی چندی به دست می‌دهد، اما بازده نهایی زمانی خواهد بود که محققان، متخصصان بالینی و بیماران، پاسخ‌هایی مناسب برای سؤالاتی بیابند که این زاویه‌ی دیدِ جدید پیش روی آنها قرار داده است. در همین حال، روان‌پزشکی تکاملی دربردارنده‌ی بینش‌هایی فلسفی نیز هست. این سؤال به ذهن اکثر ما خطور کرده است که چرا زندگی بشر آکنده از رنج و آلام است.

بخشی از پاسخ این سؤال این است که احساساتی مانند اضطراب، بی‌حوصلگی و رنج در روندِ انتخاب طبیعی شکل گرفته‌اند، چون سودمند هستند. بخش دیگر پاسخ در این واقعیت نهفته است که ژن‌های ما از این آلام سود می‌برند. گاهی احساسات آزاردهنده، طبیعی اما غیرضروری هستند، چون نداشتن این احساسات می‌تواند برایمان به شدت گران تمام شود. همچنین دلایل تکاملی خوبی وجود دارد که توضیح می‌دهد چرا ما تمایلاتی داریم که قادر به برآورده کردنشان نیستیم، یا تکانه‌هایی که قادر به کنترل کردنشان نیستیم و همین‌طور اینکه چرا روابطی داریم که سرشار از مشکلات مختلف هستند.

اما از همه‌ اینها مهم‌تر و اساسی‌تر این است که تکامل می‌تواند ریشه‌های ظرفیت خارق‌العاده‌ی ما برای عشق و محبت و نیکی را توضیح دهد و همین‌طور به این پرسش پاسخ دهد که چرا بهای این احساسات ارزشمند رنج، احساس گناه و اهمیت دادن به این نکته است که دیگران درباره‌ ما چگونه فکر می‌کنند.»

کتاب «دلایل خوب برای احساس‌های بد» نوشته راندولف ام. نسه به ترجمه بنفشه شریفی خو در 376 صفحه به بهای 415 هزار تومان از سوی انتشارات پندار تابان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...