کتاب «عوامل شکل گیری شخصیت» با تالیف شقایق درویشی و احسان شرافتی پور به چاپ رسید. در این کتاب به بررسی عوامل و فاکتورهای مختلف در شکل گیری شخصیت افراد پرداخته می‌شود.
عوامل شکل گیری شخصیت

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «عوامل شکل گیری شخصیت» در ۲۰۰ صفحه و بهای ۸۰ هزار تومان توسط انتشارات مدیران اندیشه منتشر شد. شقایق درویشی، یکی از مولفان این کتاب با بیان‌اینکه مدل بیماری و اختلال در روان‌شناختی با مدل پزشکی متفاوت است گفت: ما در بخش درمان پزشکی دو مدل فرد داریم، یا بیمار یا سالم که تعاریف هر دو مشخص است ولی در روان‌شناسی ما با سه مدل انسان مواجه هستیم که شامل انسان سالم، انسان بیمار و انسان نرمال است.

این روانشناس و عضو انجمن روانشناسی آمریکا افزود: تعریف اولی و دومی مشخص است و درمورد سومی باید گفت کسی که فرم و هنجار جامعه محسوب می‌شود در این بخش قرار می‌گیرد. حال باید گفت که فرم و هنجار یک جامعه در کشوری آفریقایی این است که انسان‌های خود را به بند بکشند تا از دست شیاطین خلاصی یابند و یا در کشورهای غربی مشروب خوردن هر روز هنجار جامعه محسوب شود، در این صورت فرد نه بیمار است که دست به این اقدامات می‌زند و نه سالم است چون جامعه بیمار است.

درویشی ادامه داد: خبر بد در این‌جا این است که از نظر نظریه‌پردازان ثانویه روان‌شناسی و نه فروید که نظر بدبینانه‌تری نسبت به انسان داشت، درصد قابل‌توجهی از انسان‌ها طبقه معمولی یا نرمال تشکیل می‌دهند و بخش بیمار 20% و انسان سالم از نظر روان‌شناختی بسیار کم و زیر ۱۰ درصد اعلام‌شده است و حال در جوامع کمتر توسعه‌یافته این اکثریت جامعه به دنبال عقاید مختلف و پیرو افکار گروهی خود از برچسب بیماری روانی وحشت داشته و آن را تابو می‌دانند و نتیجه این می‌شود که مراجعان روان‌شناسان اکثراً انسان‌های سالمی هستند که از طرف مابقی دچار مشکل شدند در یک خانواده‌ای که فردی نابهنجار زندگی می‌کند اگر فرض بر این باشد که مابقی اعضا سالم باشد این‌جا چه کسی مراجعه روان‌شناسی خواهد بود.

وی اضافه کرد: متأسفانه اختلالات شخصیت نسبت به مابقی اختلالات و بیماری‌های روانی الگوی طولانی‌مدت و مقاومی در برابر درمان داشته و اکثریت افرادی که دچار این اختلالات هستند از مراجعه به روان‌شناسی و روان‌پزشک خود داری نموده و خود را سالم می‌پندارند و باعث آزار دیگران می‌شود.

در بخشی از این کتاب آمده است؛ طبق جدیدترین مدل DSM یعنی «دی اس ام پنج» راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، که معتبرترین منبع اختلالات روان‌شناختی در جهان محسوب می‌شود. اختلال شخصیت الگوی بادوام و تجربه درونی و رفتار است که به طور چشمگیری از انتظارات فرهنگ فرد منحرف می‌شود. فراگیر و انعطاف‌ناپذیر است. در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می‌شود، با گذشت زمان پایدار است، و به ناراحتی و اختلال منجر می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...