برادرزاده ترامپ در کتابی که علیرغم مخالفت کاخ سفید چاپ شد، می‌گوید «پدر جامعه‌ستیز» رییس‌جمهور و مادری که رهایش کرد شخصیت او را شکل دادند و حالا همه آمریکا مثل خانواده ترامپ گرفتار شده است.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر؛ گاردین، با استناد به یک کتاب انفجاری جدید که توسط مری ال. ترامپ برادرزاده دونالد ترامپ نوشته شده، شخصیت عجیب رییس‌جمهور آمریکا و رفتارهای باورنکردنی او «سلامت، امنیت اقتصادی و فابریک اجتماعی جهان را مورد تهدید قرار می‌دهند». این شخصیت توسط پدری «جامعه‌ستیز در سطحی وسیع» او طی دوران کودکی شکل گرفته است.

کتاب «خیلی زیاد و همیشه ناکافی [Too Much and Never Enough]: چطور خانواده من خطرناک‌ترین مرد دنیا را خلق کرد» نوشته مری ترامپ سه‌شنبه آینده (چهاردهم جولای) منتشر می‌شود. گاردین که یک کپی از این کتاب را به دست آورده است، بخش‌هایی از آن را ارایه کرده است.

مری ترامپ که خود یک روان‌شناس بالینی است، در کتاب به بررسی اختلال‌های عملکردی خانواده ترامپ می‌پردازد که به گفته او دونالد ترامپ را شکل دادند. او می‌گوید وقتی رییس‌جمهور مردی جوان بود چند مورد رفتار شوکه‌کننده از او دید که شامل تقلب آکادمیک برای وارد شدن به یک دانشگاه تجاری معتبر و رفتار وحشتناک با زنان می‌شد.

گفته می‌شود مری ترامپ یکی از منابع کلیدی تحقیقات برنده جایزه پولیتزر نیویورک تایمز درباره امور مالیاتی خانواده ترامپ بوده است. در حال حاضر دادگاه عالی ایالات متحده این مسئله را در نظر دارد که آیا اسناد مالیاتی و مالی رییس‌جمهور را برای عموم مردم منتشر کند یا خیر.

بعد از ظهر سه‌شنبه، کیلی مک‌انانی معاون رسانه‌های کاخ سفید گفت رییس‌جمهور «هیچ پاسخی ندارد، به غیر از اینکه کتاب حاوی دروغ و اتهام‌های مسخره است که هیچ پایه‌ای در حقیقت ندارند».

برادرزاده دونالد ترامپ کتابش را در قالب یک مطالعه شخصیتی از نقطه دید یک روان‌شناس بالینی نوشته است.

او می‌نویسد: سوء استفاده از کودک به نحوی انتظار «بیش از حد» یا «نه به اندازه کافی» هم هست. دونالد مستقیماً با احساس «نه به اندازه کافی» را با مادرش تجربه کرد و این به از دست دادن رابطه با مادرش در سن بلوغ که بسیار حیاتی است منجر شد.

به گفته او، ترامپ توسط مادرش رها شد و پدرش هم هرگز به او حس امنیت و عشق نداد و این باعث شد او تا آخر عمر ضربه بخورد. به این ترتیب او شاخصه‌هایی از نارسیسیسم، آزار دیگران و خود بزرگ‌بینی بروز داد که بالاخره باعث شد پدربزرگش به او توجه کند، اما این به شیوه‌ای نبود که بتواند وحشت‌های والدینش را جبران کند.

مری ترامپ از فرد ترامپ پدر رییس‌جمهور که سال ۱۹۹۹ از دنیا رفت به عنوان یک «جامعه‌ستیز با عملکرد بالا» یاد می‌کند و رفتارهای ضداجتماعی او از جمله زورگویی، ضد یهودیت، نژادپرستی، تبعیض نژادی و بیگانه‌هراسی را به تصویر می‌کشد. این‌ها تمام شاخصه‌هایی هستند که رییس‌جمهور آمریکا نیز همواره به آن متهم شده است.

ترامپ سعی کرد جلوی انتشار کتاب را بگیرد اما دادگاه رای بر این داد که کتاب می‌تواند منتشر بشود و انتشارات سایمون اند شوستر تاریخ انتشار آن را دو هفته جلو آورد.

مری ترامپ در کتاب خود می‌نویسد که در روزی که ترامپ رییس‌جمهور شد، «من هم اطراف خانه‌ام راه می‌رفتم و مانند خیلی‌های دیگر شوکه شده بودم، اما خیلی شخصی‌تر: حس می‌کردم که انگار ۶۲۹۷۹۶۳۶ رای‌دهنده انتخاب کرده‌اند این کشور را تبدیل به نسخه کلان خانواده دارای اختلال عملکرد و هولناک من بکنند».

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...