کتاب «اعتماد به نفس: به روایت مدرسه دوباتن» به ترجمه صفورا رهبری توسط نشر کرگدن منتشر شد.

the school of life اعتماد به نفس: به روایت مدرسه دوباتن

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر کرگدن کتاب «اعتماد به نفس: به روایت مدرسه دوباتن» را با شمارگان هزار نسخه، ۱۱۲ صفحه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر و راهی بازار نشر کرده است.

«خبرهایی درباره موفقیت از درودیوار می‌بارد و همه این خبرها دست‌به‌دست هم داده‌اند تا موفقیت را آسان‌تر از چیزی که واقعاً هست جلوه دهند – و بنابراین، بی‌آنکه خبر داشته باشیم، اعتمادبه‌نفسی را که می‌توانیم در مقابله با موانع در خودمان ایجاد کنیم ویران می‌کنند.

آدم‌های جدی معمولاً از اهمیت اعتمادبه‌نفس غافل‌اند: وقت خیلی زیادی صرف می‌کنیم تا مهارت‌های فنی بیاموزیم و وقتی بسیار اندک صرف می‌کنیم تا تنها قابلیتی را که کمک می‌کند از آن مهارت‌ها در زندگی استفاده کنیم به کار ببندیم.

راه رسیدن به اعتمادبه‌نفسِ بیشتر این نیست که به خودمان اطمینان بدهیم شأن و منزلتی داریم، بلکه این است که با مسخره بودن محتوم ذاتمان سازگار شویم. راه رسیدن به اعتمادبه‌نفس بیشتر با اجرای این آئین آغاز می‌شود که هر روز صبح به‌طور جدی، قبل از اینکه روزمان را آغاز کنیم و از خانه بیرون برویم، به خودمان بگوییم آدمی بی‌شعور، کودن، احمق و خنگ هستیم. آن وقت یکی دو تا حماقتِ بیشتر دیگر زیاد مهم نیست.»

این کتاب برگرفته از مطالب سایت «مدرسه زندگی» است که زیر نظر آلن دوباتن اداره می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...