نشست نقد و بررسی کتاب «کودک خوش بین» [The Optimistic Child: A Proven Program to Safeguard Children Against Depression and Build Lifelong Resilience] نوشته مارتین سلیگمن [Martin Seligman] با ترجمه‌ای از فروزنده داورپناه در سلسله نشست‌های فصل سخن در کتاب‌فروشی جهاد دانشگاهی اصفهان برگزار شد.

خلاصه کتاب کودک خوش بین» [The Optimistic Child: A Proven Program to Safeguard Children Against Depression and Build Lifelong Resilience] نوشته مارتین سلیگمن [Martin Seligman] فرزند مثبت گرا

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در ابتدای این نشست، غلامرضا نیکراهان، روانشناس و مدرس دانشگاه، صحبت خود درباره علت مهم بودن کتاب «کودک خوش بین» را با دو روایت شروع کرد و ضمن اشاره به اینکه کتاب‌های مارتین سلیگمن جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان است و او نویسنده‌ای است که بسیارزیرکانه می‌نویسند تا هم خواننده عام و هم اهالی علم بتوانند از آن استفاده کنند، به موضوع واکسیناسیون روانی تأکید و بیان کرد: زندگی همواره بر کام ما نیست، آیا ما همان‌طورکه برای انواع بیماری‌های جسمی واکسینه شده‌ایم، خود و فرزندان خود یعنی نسل بعدی را در برابر آسیب‌های روانی نیز واکسینه کرده‌ایم؟!

او ادامه داد: جوناس سالک کاشف واکسن فلج اطفال بود، یعنی کسی که دنیا را از فلج اطفال نجات داد، اما او بود که موضوع اصلاح واکسیناسیون روانی را نیز مطرح کرد و به مارتین سلیگمن گفت «اگر من به دوران جوانی باز می‌گشتم به جای اینکه برای جسم آن‌ها واکسن ایجاد کنم، برای روان آنها ایجاد می‌کنم» که این حرف روی سلیگمن تاثیر بسیاری داشت.

نگاه خوش‌بینانه؛ راه مقابله با ناملایمات و شکست‌ها
نیکراهان با اشاره به نظریه دو ضربه‌ای، اشاره کرد که استرس‌ها و ناکامی‌ها جزئی از زندگی بشر است و سپس این پرسش را مطرح کرد که آیا من و فرزندانم می‌توانیم سپرهایی برای ایمن شدن داشته باشم؟

این روانشناس اضافه کرد: در چنددهه اخیر، سرمایه‌های روان‌شناختی، کشف شده که هر کس آن‌ها را داشته باشد دارای قوی‌ترین پکیج واکسیناسیون روانی است؛ سرمایه اول، خوش‌بینی و دومین سرمایه هم تاب آوری است، امید و اعتماد به نفس نیز سومین و چهارمین سرمایه روانشناختی هستند. در این بین، خوش بینی یکی از ستون‌های بسیارقوی است که اگر وجود داشته باشد، امید و تاب‌آوری و اعتماد به نفس نیز افزایش پیدا می‌کند و کتاب «کودک خوش بین» درباره یکی از این سرمایه‌های روان شناختی یعنی خوش بینی توضیحاتی را ارائه کرده است.

او سپس به رازهای خوش بینی اشاره کرد و گفت: آدم‌هایی بهره‌وری زندگی بالایی دارند که سلامت روان داشته باشند.

نیکراهان همجنین سه تعریف ارائه شده درباره خوش بینی را نیز چنین توضیح داد: بعضی گفته‌اند که خوش بینی یعنی دیدن جنبه‌های مثبت یک پدیده حتی در پدیده‌های منفی. دومین تعریف از خوش بینی به خوش بینی از آینده یعنی نگاه مثبت به جلو بازمی‌گردد و تعریف سوم این است که در زمان اتفاق‌های بد، تعاریف مثبتی از آن‌ها داشته باشیم.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه آثار خوش‌بینی بسیار زیاد است، بیان کرد: کسانی که خوش بین هستند نسبت به سایر افراد، ۱۹ درصد عمر طولانی‌تری دارند. همچنین مراجعه به پزشک در افراد خوش بین کمتر است، یعنی به لحاظ جسمی سالم‌تر هستند، چراکه روان‌شناسی روی اختلالات خود ایمنی اثرگذار است. ضمن اینکه افراد خوش‌بین در زمینه شغلی موفق‌تر هستند، درآمد بیشتری دارند، پشتکار و استمرار و پایداری و دوام آنها در کارها بیشتر است.

نشست نقد کود خوش بین

او افزود: افراد خوش بین در تحصیلاتِ خود و فعالیت‌های ورزشی نیز موفق‌تر هستند؛ ضمن اینکه در مقایسه با کلسترول و فشار خون، اثر خوش بینی بر سلامت قلب بیشتر است و وقتی که شما بدبینانه فکر می‌کنید فاکتورهای التهابی در خون شما بالا می‌رود. روان ما با جسم ما کاملاً در ارتباط است و خوش‌بینی روی جسم اثرگذار است.

او سپس این پرسش را مطرح کرد که آیا خوش بینان، ابله هستند؟ این روانشناس به این پرسش چنین پاسخ داد که خیر، اتفاقاً افراد خوش‌بین با توجه به تعریف علمیِ خود، از بقیه افراد سالم‌تر هستند. افراد خوش بین، امید به زندگی بیشتری دارند و در بیماری‌های جسمی، سبک جسمی سالم‌تری دارند.

نیکراهان با بیان اینکه نسبت افکار منفی به مثبت در شما باید تغییر کند، گفت: اگر نسبت افکار مثبت و منفی به ترتیب، یک به یک بود، افسرده هستید؛ اگر این نسبت با برتری افکار منفی، دو به یک بود، خنثی هستید و اگر به ترتیب دارای نسبت سه به یک بود، آغاز بهداشت روانی است. در این بین، دو منطقه خطر وجود دارد که یکی در نسبت یک به یک و دیگری در نسبت یازده به یک وجود دارد؛ ازاین‌رو نسبت را باید بین سه به یک و هفت به یک نگه داریم.

این روانشناس با بیان اینکه بدبین‌ها اتفاقات بد را تعمیم می‌دهند، افزود: برای ایجاد خوش‌بینی و یا بدبینی، زمان حساس وجود دارد؛ همان‌طورکه در مسیر تحولی نیز زمان حساس مطرح است. یادمان باشد که اولین تجربه‌ ما در هر مرحله از زندگی و در هرکاری اهمیت بسیاری دارد.

او سپس موضوع ایمن‌سازی را مطرح کرد و گفت: اگر تجارب موفقیت‌آمیزی برای افراد نا امید فراهم کنید، پیروز خواهید شد.

این مدرس دانشگاه گفت: اشتباه برخی افراد این است که همیشه به فرزند خود پیام مثبت انتقال می‌دهند و متوجه نیستند که اتفاقاً انسان ضعیفی را تربیت خواهند کرد، درحالی‌که منظور از خوش‌بینی اصلاً چنین نیست. اینجاست که تفاوت روان‌شناسی مثبت و روان شناسی زرد مطرح می‌شود. شکست‌ها موقتی است و با تمرین می‌توان آن‌ها را تصحیح کرد؛ بنابراین نباید در این دام افتاد و همواره این موضوع را برای فرزند خود مطرح کنیم که همه چیز روبه راه است.

نیکراهان تصریح کرد: خوش‌بینی یعنی تو الان شکست خورده‌ای ولی فردا معلوم نیست که شکست باشد. پس فرزندِ من باید احساس شکست را تجربه کند، بداند که شکست جزئی از زندگی است، باید جلود برود و بداند که فرمول پیروزی، تلاش است. انسان‌های موفق می‌دانند که از هر ۲۰ تلاشِ آن‌ها یکی نتیجه بخش است.

او ادامه داد: از دوره دبستان به بعد می‌توان درباره سازه‌های شناختی با فرزندان کار کرد که در این زمینه و برای خوش بین شدن کودکان باید سه کار انجام داد؛ اول اینکه احساس تسلط و چیرگی را به فرزندان خود بدهید. مورد دوم مثبت بودن است؛ یعنی نشانه‌هایی از ایمنی به فرزند خود بدهید که از آن جمله، رفتار گرم و محبت‌آمیز پدران و مادران، جَو گرم و شادِ خانه و غلبه افکار مثبت‌ها به منفی‌ها است. در سبک تبیین، به عنوان مورد سوم، در اتفاقات بد لازم است که سبک تبیین را تغییر داد.

نشست نقد و بررسی کودک خوش بین

این روانشناس توضیح داد: پشت روان شناسی مثبت، رویکردهای مدرن و فرا مدرنی است که می‌گوید آنچه باعث افسردگی می‌‍شود، افکار منفی است. اتفاق بد باعث ناراحتی نمی‌شود، بلکه عده‌ای به دلیل باورهای منفی که از کودکی درباره خود، دنیا و آینده دارند، همیشه از هر اتفاقی افسرده می‌شوند و این باور و سبک تفکر در نگاه ما وجود دارد.

نیکراهان تأکید کرد: کتاب «کودک خوش بین» در عین خوش بین کردن آدم‌ها، بر اختلال افسردگی آدم‌ها نیز تمرکز دارد و اشاره می‌کند که برای پیشگیری از افسردگی فقط خوش بینی کافی نیست، بلکه باید مهارت‌های اجتماعی را مورد استفاده قرار داده و سبک تبیین را تغییر دهیم، افکار منفی را به بچه‌ها بشناسانیم تا ذهن‌آگاه شوند و بدانند که این افکار است که باعث ناراحتی می‌شود ولی همه‌ افکار منفی، درست نیست.

او افزود: در این کتاب سه گام برای اصلاح سبک تبیین ارائه شده؛ اول اینکه آیا امروز اوضاع من خراب است یا هر روز؟ یک چیز خراب است یا همه چیز؟ من مقصر هستم یا عوامل دیگر هم مقصر هستند؟ و حالا باید چه کاری انجام دهم؟

این روانشناس با بیان اینکه کتاب «کودک خوش بین» یک پکیج ۷۲ ساعته برای آموزش والدین درخصوص تربیت فرزندان خوش بین است و در آن حدود ۱۵ تکنیک برای خوش بین کردن کودکان وجود دارد، به مهارت‌های اجتماعی نیز اشاره کرد و توضیح داد: چهار مهارت اجتماعی که باید به کودکان آموزش داد تا در زندگی و روابط اجتماعی موفق شوند عبارت‌اند از مهارت حل مسئله‌، مهارت ابراز وجود و جرأت‌ورزی، مذاکره و گفت‌وگو.

نیکراهان اضافه کرد: خوش بینی محدودیت دارد و دوای همه دردها نیست و باید برخی موارد دیگر مانند اخلاق، کار کردن، توجه به عدالت و مواردی دیگر را هم درنظر گرفت؛ ضمن اینکه خطری که برای آدم‌های خیلی خوش بین وجود دارد این است که امکان دارد واقعیت‌ها را به‌درستی نبیند. «این نیز بگذرد» شعاری خوش بینان است؛ یعنی اتفاقات بد، موقتی، اختصاصی و قابل جبران است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...