راوی تناقضات مدرنیته | ایبنا
کتاب «فروید و جامعه مدرن: طرح و تحلیل جامعهشناسی فروید» [Freud and modern society : an outline and analysis of Freud's sociology] نوشته رابرت بوکاک [Robert Bocock]، اثری کمنظیر و عمیق است که تلاش میکند فراتر از دیدگاه رایج روانکاوی صرفاً بهعنوان یک روش درمانی فردی، ابعاد جامعهشناختی نظریات زیگموند فروید را بهصورت نظاممند و دقیق واکاوی کند. در حالی که اغلب فروید را صرفاً بنیانگذار رواندرمانی میدانند، این کتاب نشان میدهد که اندیشههای فروید در حوزه روانشناسی، زیستشناسی و بهویژه مفاهیمی چون ناخودآگاه، سرکوب، و تضاد میان تمایلات فردی و نظم اجتماعی، چارچوبی نظری برای فهم ساختارهای اجتماعی، نهادهای فرهنگی و بحرانهای تمدن مدرن فراهم میآورد.
![«فروید و جامعه مدرن: طرح و تحلیل جامعهشناسی فروید» [Freud and modern society : an outline and analysis of Freud's sociology] نوشته رابرت بوکاک [Robert Bocock]،](/files/174642469537915965.jpg)
از پیشگامان روانشناختی جامعه
رابرت بوکاک، جامعهشناس برجسته، در این اثر، با نگاهی میانرشتهای، روانکاوی را به مثابه شاخهای از علوم اجتماعی معرفی میکند و نشان میدهد که چگونه فروید یکی از پیشگامان مهم در تحلیل روانشناختی جامعه بوده است. این کتاب که نخستین بار در سال ۱۹۷۶ منتشر شد و بارها تجدید چاپ شده، به تازگی در ایران توسط نشر پیله با ترجمه محمدرضا غلامی شکارسرائی در ۳۴۴ صفحه و با قیمت ۴۸۲ هزار تومان منتشر شده است و با افزودن مقدمهای تحلیلی و پانویسها و ارجاعات توضیحی، درک آن برای مخاطبان فارسیزبان تسهیل شده است. رابرت بوکاک (۱۹۳۸-۲۰۰۸) از چهرههای برجستهی جامعهشناسی بریتانیا در نیمهی دوم قرن بیستم بود که با نگاهی میانرشتهای به بررسی پیوندهای میان روانکاوی، نظریهی فرهنگی، جامعهشناسی سیاسی و تحلیل زندگی اجتماعی مدرن پرداخت. او سالها در دانشگاه آزاد بریتانیا تدریس کرد و از بنیانگذاران اصلی آموزش جامعهشناسی در این دانشگاه بهشمار میرفت.
ایدههای اساسی فروید
این کتاب در ۹ فصل به رشته تحریر درآمده است و نویسنده در فصل نخست این کتاب، با عنوان «ایدههای اساسی فروید»، به معرفی مفاهیم بنیادی نظریه فروید میپردازد. این فصل با مروری بر زمینههای فکری و زندگی زیگموند فروید آغاز میشود و سپس به تشریح مفهوم ناخودآگاه میپردازد؛ مفهومی که در مرکز نظریه فروید قرار دارد و به عنوان انباری از تمایلات، خاطرات و انگیزههایی که فرد از آنها آگاه نیست اما بر رفتار و شخصیتش تأثیر میگذارند، معرفی میشود. بوکاک در این فصل نشان میدهد که فروید جامعه را نه صرفاً مجموعهای از افراد، بلکه محصول تعامل پیچیده میان تمایلات غریزی فردی، بهویژه لیبیدو و پرخاشگری، و الزامات و محدودیتهای اجتماعی میداند. این دیدگاه فروید را در جایگاهی قرار میدهد که جامعه را از منظر روانی تحلیل میکند و بهنوعی جامعهشناسی ناخودآگاه را بنیان مینهد. در واقع، فروید معتقد بود که سرکوب این غرایز و تمایلات، پایه و اساس نظم اجتماعی است، اما در عین حال این سرکوب، منبعی از تنشها و ملالتهای روانی است که تمدن مدرن را دچار بحران میکند.
درمان نوعی ارتباط دو طرفه است
فصل دوم کتاب با عنوان «جامعهشناسی و دیدگاههای روانشناختی» به بررسی رابطه میان روانکاوی و علوم اجتماعی اختصاص یافته است. بوکاک در این بخش روانکاوی را نه صرفاً یک روش درمانی بلکه بهعنوان بخشی از علوم اجتماعی معرفی میکند که میتواند به فهم بهتر سازوکارهای ارتباطی و نمادین در جامعه کمک کند. او تأکید میکند که روانکاوی، بهویژه در فرایند درمان، نوعی ارتباط دوطرفه است که در آن بیمار و درمانگر به تبادل معانی و نمادها میپردازند و این فرایند، تنشها و تضادهای میان فرد و جامعه را آشکار میسازد. این فصل همچنین به بررسی رابطه روانکاوی با جامعهشناسی کلاسیک و معاصر میپردازد و نشان میدهد که چگونه فروید توانسته است مفاهیمی را ارائه دهد که در فهم ساختارهای اجتماعی و فرهنگی کاربرد دارند. برای مثال، بوکاک اشاره میکند که روانکاوی میتواند به تحلیل فرآیندهای اجتماعی مانند شکلگیری هویت، انتقال فرهنگی و ایجاد هنجارهای اخلاقی کمک کند.
جامعه و خصیصه
در فصل سوم، «جامعه و خصیصه»، بوکاک به تبیین فرآیند شکلگیری شخصیت فرد در بستر اجتماعی میپردازد. این فصل مفاهیمی مانند «تمایلات جنسی نوزادی»، «عقدهی ادیپ» و «رشد سوپرایگو» را به تفصیل شرح میدهد و رابطه آنها را با نهادهای اجتماعی و فرهنگی بررسی میکند. فروید معتقد بود که شخصیت فرد در تعامل با خانواده و جامعه شکل میگیرد و هنجارها و ارزشهای اجتماعی در قالب فراخود درونی میشوند. بوکاک همچنین نقدهای تالکوت پارسونز، جامعهشناس برجسته آمریکایی، را که از روانکاوی برای تحلیل جامعه بهره برده است، بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه روانکاوی میتواند به فهم عمیقتری از فرآیندهای اجتماعی و هویتی کمک کند. این فصل بهویژه اهمیت نقش خانواده و گروههای اولیه را در شکلدهی به شخصیت و هنجارهای اجتماعی برجسته میسازد و به واکاوی این مهم میپردازد که چگونه تنشهای روانی فردی بازتابی از تضادهای اجتماعی گستردهتر هستند.
گروه و رمه نخستین
فصل چهارم با عنوان «گروه و رمهی نخستین» به بررسی روانشناسی تودهای یا گروهی و نقش گروههای اولیه در شکلگیری هنجارهای اجتماعی اختصاص دارد. بوکاک در این فصل نظریههای فروید در کتاب «روانشناسی گروهی و تحلیل ایگو» را مورد توجه قرار میدهد و مفهوم «رمهی نخستین» یا گروه تحت سلطه پدر-خدا را توضیح میدهد. او نشان میدهد که چگونه تابوها، توتمیسم و باورهای دینی، جان انگاری و قدرت مطلق افکار در جوامع ابتدایی بهعنوان سازوکارهایی برای کنترل غرایز و حفظ نظم اجتماعی عمل میکردند. این فصل همچنین به نقدهایی که بر این نظریات وارد شده است میپردازد و جایگاه آنها را در فهم ساختارهای گروهی و فرهنگی بررسی میکند. بوکاک میکوشد نشان دهد که چگونه این ساختارهای نمادین و آیینی، همزمان نقش محدودکننده و هم محافظتی در برابر آشوبهای روانی و اجتماعی ایفا میکنند.
![«فروید و جامعه مدرن: طرح و تحلیل جامعهشناسی فروید» [Freud and modern society : an outline and analysis of Freud's sociology] نوشته رابرت بوکاک [Robert Bocock]،](/files/174642471842591831.jpg)
میراث کهن
در فصل پنجم، «میراث کهن»، بوکاک به تحلیل آثار مهم فروید مانند «آینده یک پندار» و «موسی و یکتاپرستی» میپردازد. در این فصل، دین بهعنوان پدیدهای روانشناختی و اجتماعی بررسی میشود. فروید دین را نه بهعنوان واقعیتی متافیزیکی، بلکه بهعنوان فرافکنی نیازهای روانی انسان به جهان بیرون میداند. به باور او، خدایان و باورهای مذهبی تجسم آرزوهای سرکوبشده برای حمایت پدرانه و نظم کیهانی هستند. بوکاک این دیدگاه را در زمینه مطالعات جامعهشناسی دین قرار میدهد و بر این امر صحه میگذارد که این نظریهها میتوانند به فهم نقش دین در تثبیت یا تغییر نظم اجتماعی کمک کنند. این فصل همچنین به بررسی چگونگی تأثیر دین بر سرکوب غرایز و ایجاد هنجارهای اخلاقی میپردازد و نقش آن را در ایجاد انسجام اجتماعی و کنترل جمعی تحلیل میکند.
غرایز و جامعه
فصل ششم کتاب که «غرایز و جامعه» نام دارد، به بررسی کتاب «تمدن و ملالتهای آن» اختصاص یافته است. این فصل به بررسی تناقض ذاتی تمدن میپردازد که از یک سو با ایجاد قوانین و محدودیتها امنیت و نظم را فراهم میکند، اما از سوی دیگر با سرکوب غرایز طبیعی انسان، موجب افزایش رنج روانی و ملالت جمعی میشود. بوکاک در این بخش این ایده را در چارچوب تضاد بین «خواستِ فردی برای آزادی» و «نیاز جامعه به کنترل» قرار میدهد, فروید این تضاد را بهعنوان هسته اصلی بحرانهای جوامع مدرن میدید و این دیدگاه، نقدی بنیادین بر مدرنیته و تمدن صنعتی ارائه میدهد. همچنین در این فصل نقش سوپرایگو و تأثیر آن بر سرکوب غرایز و شکلگیری هنجارهای اخلاقی و اجتماعی تشریح میشود. بوکاک به خوبی این مسئله را بررسی میکند که چگونه این سرکوب، هم به حفظ نظم اجتماعی کمک میکند و هم منبعی برای بروز بیماریهای روانی و ملالتهای عمیق فردی و جمعی است.
فروید و اولین نظریات جامعهشناسی
فصل هفتم کتاب با عنوان فروید و اولین نظریات جامعهشناسی به مقایسه نظریههای فروید با نظریههای جامعهشناسی کلاسیک اختصاص دارد. بوکاک در این فصل به بررسی دیدگاههای کارل مارکس، ماکس وبر، امیل دورکیم و دیگران (هورتون کولی و هربرت مید) میپردازد و اذعان میکند که برخلاف این نظریهپردازان که عوامل اقتصادی، فرهنگی یا ساختاری را در مرکز تحلیلهای خود قرار دادهاند، فروید منشأ تضادها و بحرانهای اجتماعی را در روان انسان جستجو میکرد. این فصل به خواننده کمک میکند تا جایگاه فروید را در میان نظریهپردازان بزرگ جامعهشناسی بهتر درک کند و تفاوتها و شباهتهای آنها را با دیدگاههای روانکاوانه بشناسد. همچنین بوکاک به نقدهای فروید بر این نظریهها و تأثیر متقابل آنها اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه روانکاوی میتواند مکمل یا حتی جایگزین تحلیلهای صرفاً ساختاری باشد.
فروید و مکتب فرانکفورت
فصل هشتم کتاب به تأثیر فروید بر نظریههای جامعهشناسی معاصر، بهویژه مکتب فرانکفورت، اختصاص دارد. بوکاک در این بخش به بررسی آثار هربرت مارکوزه و اریک فروم میپردازد و مناظره میان این دو متفکر را که حول امکان یا عدم امکان ایجاد جامعهای غیرسرکوبگر شکل گرفته است، تحلیل میکند. مارکوزه با بهرهگیری از نظریات فروید، نقدی عمیق بر ساختارهای سرمایهداری ارائه میدهد و امکان تغییر اجتماعی را از طریق رهایی از سرکوبهای روانی و اجتماعی بررسی میکند. این فصل نشان میدهد که نظریههای فروید به یکی از منابع مهم تفکر انتقادی در علوم اجتماعی تبدیل شدهاند و چگونه میتوان از آنها برای تحلیل بحرانهای معاصر بهره گرفت.
دستاوردهای فروید
در نهایت، فصل نهم کتاب که خلاصه و نتیجهگیری است، دستاوردهای جامعهشناسی فروید را مرور میکند و پرسشهایی را برای پژوهشهای آینده مطرح میسازد. بوکاک در این بخش بر ضرورت ادغام روانکاوی در تحلیل نهادهای مدرن مانند خانواده، آموزش و رسانهها تأکید میکند و پیشنهاد میدهد که فهم بهتر روان انسان میتواند به تحلیل دقیقتر و جامعتر ساختارهای اجتماعی کمک کند. او همچنین به محدودیتهای نظریه فروید اشاره میکند و ضرورت بازخوانی و بهروزرسانی این نظریات در پرتو تحولات اجتماعی و فرهنگی معاصر را یادآور میشود.
این کتاب در مجموع، با ترکیب دقیق مفاهیم روانکاوی و نظریههای جامعهشناسی، این داعیه را دارد که میتوان به تحلیل عمیقتری از تنشها و بحرانهای جوامع مدرن دست یافت. همچنین بهعنوان پلی میان روانشناسی و جامعهشناسی، مدلی ارائه میدهد که در آن میتوان همزمان سطوح خرد (روانی) و کلان (اجتماعی) را تحلیل کرد و این امر به فهم بهتر پدیدههایی مانند هویت، فرهنگ و ایدئولوژی کمک میکند. این اثر الهامبخش متفکران و پژوهشگران حوزههای مختلف، از جمله نئومارکسیستها، فمینیستها و مطالعات پسااستعماری بوده است که به نقد ساختارهای قدرت و فرهنگ پرداختهاند.
جامعهشناس پیشرو
اثر بوکاک نشان میدهد فروید نه تنها روانشناس، بلکه جامعهشناسی پیشرو بوده که تناقضات مدرنیته را پیش از مکتب فرانکفورت پیشبینی کرده است. این کتاب بهویژه برای جامعهشناسان، روانکاوان، پژوهشگران مطالعات فرهنگی و هر کسی که به نقد روانکاوانه فرهنگ و جامعه علاقهمند است، منبعی ضروری و ارزشمند محسوب میشود. در بخشی از این کتاب آمده است که «در اوایل قرن بیستم، نویسندگانی مانند فروید میتوانستند دربارۀ خوشبختی بشر بنویسند و این سؤال را مطرح کنند که با وجود چه شرایطی انسان میتواند خوشبخت باشد. از زمان جنگ جهانی دوم، بهندرت دیده میشود که در هزاران متن منتشرشده در حوزه علوم اجتماعی به مفهوم خوشبختی انسان پرداخته شده باشد. به جای آن، تلاش برای ایجاد علوم اجتماعی «فنی» مد بود، علوم اجتماعی که مجموعهای از رشتههای فرعیِ از نظر علمی قابل احترام را در برگیرد». «در این شرایط خواندن آثار خود فروید لذت خاصی دارد، بهویژه آنگاه که مشکلات اولیۀ مربوط به مقابله با احساساتی که ممکن است در این فرایند ایجاد شوند، به طور رضایتبخشی حل گردند. دیگر اینکه او در مورد علل رنج و خوشبختی انسان مینویسد و به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه مردم به دنبال اجتناب از یکی و رسیدن به دیگری هستند. به دلیل تلاش برای مشخص ساختن متغیرهایی که باید مورد توجه جامعهشناسان قرار گیرند و نیز تمرکز صرف بر متغیرهای اجتماعی، نوعی بیمیلی نسبت به متعلقات بدن و غرایز وجود داشته است.»
در نهایت با خوانش این کتاب میتوان فهمید که «فروید و جامعه مدرن» کتابی است که با نگاهی چندبعدی و میانرشتهای، به تحلیل عمیق و انتقادی نظریات فروید میپردازد و نشان میدهد چگونه این نظریات میتوانند به فهم بهتر نهادهای اجتماعی و بحرانهای تمدن مدرن کمک کنند. این اثر، با وجود قدمت چند دههای، همچنان در گفتمانهای علمی و فلسفی معاصر جایگاه خود را حفظ کرده و ترجمه دقیق و روان آن در ایران، امکان بهرهمندی گستردهتر از این دانش را فراهم آورده است. مطالعه این کتاب به پژوهشگران و دانشجویان علوم انسانی کمک میکند تا با نگاهی نوین و انتقادی، پیوندهای میان روانکاوی و جامعهشناسی را درک کرده و از آن برای تحلیل مسائل پیچیده جوامع مدرن بهرهمند شوند.