کتاب «اختلال‌های روانی در آینه سینما» [Mental disorders in popular film : how Hollywood uses, shames, and obscures mental diversity] با عنوان فرعی «هالیوود چگونه تنوع‌های روان‌شناختی را به‌کار می‌گیرد و موجب شرم‌آوری یا تحریف آنها می‌شود» اثر ارین هیث [Erin Heath] با ترجمه محمد حسینی از سوی انتشارات ارجمند منتشر شد.

اختلال‌های روانی در آینه سینما» [Mental disorders in popular film : how Hollywood uses, shames, and obscures mental diversity] با عنوان فرعی «هالیوود چگونه تنوع‌های روان‌شناختی را به‌کار می‌گیرد و موجب شرم‌آوری یا تحریف آنها می‌شود» اثر ارین هیث [Erin Heath

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، حسینی درباره ارتباط سینما با اختلال‌های روانی گفت: سینما یدِ طولایی در شاخ‌و‌برگ دادن به هیجان‌ها و تجربه‌های انسان در راستای برانگیختن اثر دراماتیک دارد. فیلم‌های هالیوودی معاصر عادت دارند اختلال‌های روانی را همچون ذره‌بینی برای بزرگ‌نمایی مشکلات اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی به‌کار بگیرند تا به کمک این دستاویز شرایط جامعه را نقد کنند. در بازنمایی‌ اغراق‌آمیز افراد دچار به اختلال‌های روانی معمولاً حقیقتِ محض به ‌بهانه بهره‌گیری از دلایل اخلاقی یا هیجانی متفاوتی از قلم می‌افتد. انتخاب‌های گزینشی در سینما بیشتر وقت‌ها به بهای از دست رفتن بازنمایی‌ واقع‌گرایانه افراد دچار به اختلال روانی تمام می‌شود. ارین هیث (نویسنده) در این کتاب به افرادی پرداخته است که از نگاه سینما و رسانه‌ها آنها دیوانه، مجنون، بیمار روانی، دچار تأخیر رشد، دچار اختلال شخصیت چندگانه، اختلال شخصیت مرزی، اختلال‌های روان‌پریشی، اختلال شخصیت ضدّاجتماعی، اختلال رشدی، بی‌اشتهایی، اختلال طیف اُتیسم و سایر شرایط تشخیص‌ داده‌نشده یا پیچیده هستند.

او با بیان اینکه کتاب هیث به بررسی موضوعات گسترده مربوط به بازنمایی افراد دارای اختلال‌های روانی پرداخته است توضیح داد: پیچیدگی ادعاها و استدلال‌های او نشان از ممکن بودن ایجاد پیوند میان پژوهش‌های رسانه و مطالعات ناتوانی دارد. از به‌کارگیری پژوهش‌های نظری حوزه شناختی از طریق تحلیل محتوا تا بررسی موشکافانه نظریه جنسیت در مورد روایت‌هایی که بر محور بیماری‌های روانی بنا شده‌اند، هر کدام از فصل‌های این کتاب پرونده‌ای برای انجام پژوهش‌های میان‌رشته‌ای بین دو حوزه پژوهش‌های رسانه و مطالعات ناتوانی باز می‌کند. کتاب هیث از لحاظ ساختاری به پنج فصل تقسیم می‌شود که هر کدام از آنها کوشیده است نشان دهد که چگونه دو فیلم بررسی‌شده در آن فصل یک موضوع یا برساخت اجتماعی خاص را به تصویر کشیده و بازنمایی اختلال روانی را با «تنبیه یا به سلطه درآوردن کنشگرهای اجتماعی خودخوانده، اقلیت‌ها و بانوان» همسو کرده‌اند.

او تاکید کرد: همین تقسیم‌بندی فصل‌ها موجب شده است بتوان هر فیلم را در مورد موضوع خاصی تحلیل کرد. البته برخی از فصل‌ها بستر استدلالگری از طریق پژوهش‌ها را فراهم کرده‌اند و در برخی دیگر تحلیل محتوا با گستردگی بیشتری انجام شده است. مطالب این کتاب با چنان ژرفایی مطرح شده است که هر کدام از فصل‌ها یا تحلیل‌های فیلم آن را می‌توان در چارچوب کتاب ارزنده‌ای گسترش داد.

حسینی با تاکید بر اینکه یافته‌های بسیاری از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که سینما و تلویزیون بر برداشت‌های افراد جامعه از واقعیت اثرگذار است عنوان کرد: بازنمایی‌های سینما و تلویزیونی معمولاً سطحی، کلیشه‌ای، بدنامی‌آور و نادرست هستند و بیشتر وقت‌ها افراد دارای اختلال روانی را با رفتارهای زننده و خشونت‌آمیز نشان می‌دهند. از الگوهای نمایشی می‌توان چنین برداشت کرد که سینما افراد دچار به اختلال روانی را بسیار خشونت‌ورز و تهاجی بازنمایی می‌کند و چون تماشاگران باور و نگرش خود را بر اساس آنچه می‌بینند شکل می‌دهند معمولاً نگاهی منفی به اختلال‌های روانی و افراد مبتلا به آن خواهند داشت. صرف‌نظر از اینکه آیا بازنمایی‌های سینمایی برآمده از ناخودآگاه جمعی مردمان جامعه است یا اینکه برداشت عمومی از بازنمایی‌های رسانه‌ای سرچشمه می‌گیرد، نکته اصلی اثر متقابل آنها بر هم و تقویت یکدیگر است.

به گفته این محقق، در حقیقت می‌توان چنین پنداشت که دانش و نگرش افراد عادی جامعه از اختلال‌های روانی ارمغان همین بازنمایی‌های رسانه‌های جمعی به‌ویژه سینما و تلویزیون است. بنابراین وقتی جامعه با افراد یا مسائل هولناک، زننده و آزاردهنده روبه‌رو می‌شود معمولاً آنها را به بیرون از دامنه خود می‌راند. این اقدام ناگزیر باعث بدنام‌سازی افراد دچار اختلال می‌شود و گاهی شاید اثر بدنامی به مراتب زیان‌بارتر و خطرناک‌تر از خود اختلال روانی باشد. اینجا اهمیت بازنمایی‌های واقع‌گرایانه و صادقانه خودش را نشان می‌دهد. از یک سو بازنمایی‌های تخیلی به تقویت کلیشه‌ها و پندارهای قالبی کمک می‌کند و در راستای برچسب‌های بدنام‌کننده قرار می‌گیرد و از سوی دیگر ممکن است بازنمایی‌های منصفانه با آگاهی‌افزایی از بروز بسیاری از مشکلات پیشگیری کند. مثلاً اُتیسم یکی از اختلال‌هایی است که احتمالاً به لطف سینما و فیلم‌هایی مانند رین من آگاهی جامعه نسبت به آن در مقایسه با سایر اختلال‌ها در سطح بهتری قرار دارد. اما حقیقت این است که بیشتر افراد دسترسی مستقیمی به فرد دارای اختلال طیف اُتیسم ندارند و از‌این‌رو برداشت‌های خود را با واسطه و از منابع غیرواقعی به‌دست می‌آورند.

او درباره ویژگی‌های ممتاز این اثر بیان کرد: به‌روز بودن مفاهیم کتاب، مشهور بودن فیلم‌ها و بزرگی دامنه عناوین بررسی‌شده و انگشت‌شمار بودن کتاب‌های تألیفی فارسی یا ترجمه‌ای که به اهمیت موارد مطرح‌شده در این کتاب پرداخته‌اند از عوامل انگیزه‌بخش برای انتخاب این کتاب بودند.

حسینی در پاسخ به اینکه مخاطبان اثر چه کسانی هستند گفت:‌ به‌طور کلی این کتاب در حوزه روان‌شناسی هنر دسته‌بندی می‌شود و همه دوستداران بحث‌های روان‌شناسی و هنر می‌توانند از خواندنش لذت ببرند. بنابراین به‌طور تخصصی، هنردوستانی که پیگیر موضوعات روان‌شناسی هستند یا روان‌شناسانی که به موضوعات هنری علاقه دارند، به‌حتم از خواندن کتاب لذت خواهند برد. بااین‌حال کتاب اختلال‌های روانی در آینه سینما برای عموم خوانندگان نوشته شده است و آشنایی عمومی با مفاهیم روان‌شناسی، علوم اجتماعی و هنر سینما، برای درک محتوای آن کافی است. گرچه تعریف و محدوده اختلال‌های روانی در این کتاب بر اساس منابع برجسته روان‌شناسی مانند DSM یا APA انجام شده است، برای بحث درباره مفاهیم آن به درسنامه‌های روان‌شناسی، روان‌پزشکی و درمانی نیاز نیست. همچنین با وجود بررسی فیلم‌ها حتی در سطح صحنه‌ها و نماها، نیازی به دانش تخصصی مانند فنون تدوین و قرارگیری دوربین و... نیست. افزون‌براین کتاب به نقاط هم‌پوشانی و درهم‌تنیدگی مفاهیم علوم اجتماعی (جنسیت، نژاد، طبقه اجتماعی و...) با بحث‌های روان‌شناسی – البته به‌نحوی که در سینمای عامه‌پسند بازنمایی شده است – می‌پردازد.

به گفته او، شاید مهم‌ترین دستاورد این کتاب، پرده‌گشایی از فنون روایتگری هالیوود و چگونگی دستاویز قرار دادن شخصیت‌ها برای پیشبرد روایت مورد نظر آن است. بنابراین اختلال‌های روانی در آینه سینما می‌تواند چگونه فیلم دیدن را نیز به ما بیاموزد. خوشبختانه تا کنون نگاه و بازخورد مترجمان و نویسندگان همکارم – چه سینمایی و چه روان‌شناس – نسبت به کتاب مثبت بوده است و مورد تحسین قرار گرفته است.

او درباره تاثیر مدیوم سینما بر کاهش اختلالات روانی توضیح داد: وجود اختلال‌ها و بیماری‌های روانی یکی از واقعیت‌های انکارنشدنی و فراگیر جامعه انسانی است و از طرف دیگر، توانایی رسانه‌ها در شکل‌دهی به اندیشه‌های انسان و برداشت‌های عمومی جامعه بر هیچ کسی پوشیده نیست. همچنین در این عصر، در دسترس بودن رسانه‌ها برای عموم جامعه از تمامی مرزهای مادی و غیرمادی گذشته است. رسانه دیگر محدود به رسانه‌های نوشتاری نیست و با ورود آن به حوزه سینما، هنر و سرگرمی، امکان اثرگذاری آن چند برابر و نامحسوس شده است. همچنین سینما نیز دیگر محدود به سالن تماشاخانه و پرده نقره‌ای نیست؛ اینک به لطف رسانه‌های پخش اینترنتی مانند نتفلیکس، آمازون و وی‌او‌دی‌ها (VOD) نه‌تنها محدودیت فضایی و زمانی، بلکه حتی محدودیت سنی نیز تقریباً از میان رفته است. بنابراین با این نگاه می‌توان گفت افراد با مفاهیم روان‌شناسی در سینما سر و کار دارند ولی احتمالاً این آشنایی از جنس «دانش» نیست. بیشتر افراد به‌طور شخصی و از نزدیک با افراد دچار به اختلال روانی ارتباط ندارند و مانند بیشتر موضوع‌های اجتماعی، دانش خود را به کمک بازنمایی‌های رسانه‌ای به‌دست می‌آورند. حال آنکه رسانه‌ها، به‌ویژه در دنیای هنر، مگر آنکه ساخته‌هایشان از جنس مستند باشد، خود را متعهد به بازنمایی صادقانه نمی‌دانند و به تقویت و دامن زدن به کلیشه‌ها یا برداشت‌های نادرست اما جاافتاده ادامه می‌دهند. آگاهی از واقعیت‌های اختلال‌های روانی و راهبردهای سینمایی برای روایتگری و آگاهی از تفاوت‌های آن با دنیای حقیقی، بسیار ضروری است.

حسینی با بیان اینکه به‌طور اساسی هم در بخش ترجمه و هم تألیف، کتاب‌های کمی با نگاه روان‌شناختی به هنر دیده می‌شود بیان کرد: اگرچه مجموعه آینه سینما بر اساس علاقه شخصی مترجم به حوزه‌های روان‌شناسی و سینما – که کتاب‌هایی دیگر نیز در هر کدام از این زمینه‌ها ترجمه کرده است – برگزیده شدند، اما به‌حتم کمبود یا نبود کتاب‌های دیگر نیز بی‌تأثیر نبوده است. خوشبختانه این نگاه مثبت و مساعد در مجموعه نشر ارجمند وجود دارد که برای پر شدن این شکاف تلاش شود و کتاب‌هایی ارزشمند در زمینه روان‌شناسی هنر به چاپ رسیده یا در دست چاپ است. همچنین علاقه جامعه فرهیخته مخاطبان نشر ارجمند (شامل اساتید، مختصصان و دانشجویان روان‌شناسی و روان‌پزشکی) نیز باعث افزایش انگیزه و دلگرمی مترجم برای برگرداندن کتاب‌ها به زبان فارسی می‌شود. با توجه به شمار فیلم‌های ارزنده سینمای ایران (و نیز مجموعه‌های تلویزیونی) که به موضوع‌های روان‌شناختی پرداخته یا شخصیتی با اختلال روانی را بازنمایی کرده‌اند – در مقدمه مترجم برای کتاب به شماری از آنها اشاره شده است – امیدوارم کتاب‌هایی به‌طور خاص برای بازنمایی‌ها در سینمای ایران تألیف شود. باور دارم هر کدام از کتاب‌های مجموعه آینه سینما این شایستگی را دارند که در نقش راهنمایی برای شروع پژوهش قرار بگیرند و سهمی بزرگ در پیشینه پژوهش‌ها داشته باشند.

او در پایان گفت: مجموعه آینه سینما چهارگانه‌ای درباره بازنمایی مفاهیم روان‌شناسی و حوزه سلامت در رسانه سینما است که محتوای آن همپوشانی مفاهیم حوزه‌های پژوهش‌های رسانه و حوزه بسیار گسترده مطالعات ناتوانی را در بر می‌گیرد. تا کنون دو جلد از این چهارگانه به همت انتشارات ارجمند چاپ شده است (اختلال‌های روانی در آینه سینما و بیماری آلزایمر در آینه سینما) و دو جلد دیگر آن نیز در دست ترجمه است و به‌زودی وارد روند انتشار خواهند شد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...