به گزارش ایبنا، به نقل از موسسه متن فرهنگستان هنر، کتاب «روضةالانوار» اثر خواجوی کرمانی به خط علی الکاتب (میرعلی هروی) و نسخه‌شناسی علیرضا هاشمی‌نژاد را موسسه تالیف، ترجمه و نشر آثار هنری متن، وابسته به فرهنگستان هنر، منتشر کرد.

مسعود نصرتی، رییس وقت مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان، در مقدمه کتاب آورده است: «در ادامه سنت انتشار آثار مهم خطی، نسخه نفیس «روضه‌الانوار» خواجو کرمانی، که به خط خوش‌نویس بزرگ اواخر دوره تیموری و اوایل دوره صفوی، میرعلی هروی، در سال 927 قمری، کتابت شده است و یکی از گران‌قدرترین نسخه‌های هنری مجموعه است، با همکاری دانشگاه شهید باهنر کرمان و فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران و مجتمع مس سرچشمه منتشر می‌شود.»
 
علیرضا هاشمی‌نژاد مقدمه نسخه‌شناسی کتاب را به سه بخش کلیات و کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی تقسیم کرده است. او در بخش کلیات به تعریف کامل این نسخه از «روضه‌الانوار» که متعلق به کاخ گلستان است پرداخته و در بخش کتاب‌شناسی، کتاب«روضه‌الانوار» را معرفی کرده است. هاشمی‌نژاد همچنین دیگر نسخه‌های خطی «روضه‌الانوار» را شرح داده و آثار خواجوی کرمانی را نیز فهرست کرده است.
 
در بخش نسخه‌شناسی کتاب نیز به شرح زندگانی میرعلی هروی، کاتب نسخه، پرداخته و توضیحاتی کامل و مفصل در باب خط نسخه، تزئینات نسخه، نگاره‌ها، جدول‌کشی، جلد نسخه و منابع مورد استفاده آورده است. او در بخش توضیح نگاره‌های کتاب آورده است: نسخه پنج نگاره دارد که موضوعات نگاره‌ها عبارت است از: نگاره اول، حکایت طوطی که بر چه صورت پارسی‌گوی شد؛ نگاره دوم، حکایت مجنون که از لیلی خبر یافت و جواب گفت؛ نگاره سوم، پیری که در خرابه تنبور نواخت؛ نگاره چهارم، حکایت پیرزن دادخواه با سلطان ملکشاه بن آلب‌ارسلان و آثار معدلت؛ نگاره پنجم: انوشیروان‌عادل با بزرجمهر و سوال و جواب ایشان مبنی بر آنکه علم فردی از انسان بر جمیع امور محیط نشود.

این نگاره‌ها رقم ندارند، اما بر اساس شواهد و سبک کار، احتمالا توسط شیخ‌زاده، از شاگردان بهزاد، کشیده شده‌اند. هر یک از نگاره‌ها حاشیه مستقل و تشعیری دارد که ویژه همان صفحه است؛ بنابراین در کل، بیست حاشیه با نقوش متفاوت در کل نسخه به کار رفته است.

در حاشیه‌ها انواع نقوش حیوانی و گیاهی به کار رفته است. حضور نقوش حیوانی در حاشیه نسخه‌ها به سنت تبدیل شده و علاوه بر روش‌های تشعیر و حلکاری و عکس، به شیوه نگارگری رنگین در نسخه‌های این دوره دیده می‌شود.

نسخه نفیس «روضه‌الانوار» اثر خواجوی کرمانی، به خط علی الکاتب (میرعلی هروی) و نسخه‌شناسی علیرضا هاشمی‌نژاد را موسسه متن فرهنگستان هنر، در 216 صفحه مصور رنگی، در قطع اصلی (27 × 17 سانتی‌متر)، با شمارگان 1000 نسخه و بهای 170هزار تومان، چاپ و منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...