انجمن قلم آمریکا در گزارشی از ممنوعیت غیرقانونی هزاران نسخه کتاب در زندان‌های آمریکا از نویسندگانی چون «جورج اورول» گرفته تا «باراک اوباما» خبر داد.

به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، انجمن قلم آمریکا در گزارشی از مجاز نبودن مطالعه هزاران کتاب برای زندانیان در آمریکا پرده‌برداری کرد واز کنگره آمریکا درخواست کرد به این موضوع غیرقانونی ورود کند. 

به عنوان مثال در زندانی در نیویورک کتابی درباره نقشه‌های ماه به بهانه این‌ که خطر فرار زندانیان را افزایش می‌دهد ممنوع شده است و یا در ایالت تگزاس، زندانیان مجاز به مطالعه فهرستی شامل بیش از ۱۰ هزار عنوان کتاب از آثار نویسندگانی چون «آلیس واکر»، «جان آپدایک»، «جورج اورول» و «جویس کرول اوتس» نیستند. 

در حالی که کتابفروشی‌ها و کتابخانه های آمریکا هر ساله رویدادی با عنوان "هفته کتاب‌های ممنوعه" در حمایت از حق افراد برای مطالعه برگزاری می‌کنند اما انجمن قلم آمریکا اعلام کرده بزرگترین ممنوعیت کتاب‌ها در زندان‌های دولتی و فدرال این کشور در حال روی دادن است، جایی که در حال حاضر ۲.۲ میلیون زندانی دوران محکومیت خود را پشت سر می‌گذارند. 

انجمن قلم آمریکا با تنظیم عریضه‌ای که به امضای بیش از ۴۰ هزار نفر رسیده است از کنگره آمریکا خواسته تا حق حیاتی خواندن در زندان‌های آمریکا که به شدت درحال تضییع شدن است را مورد بررسی دقیق قرار دهد. 

دلایلی که زندان‌های آمریکا برای ممنوعیت مجموعه‌ای از کتاب‌ها اعلام می‌کنند شامل مواردی از محتوای غیراخلاقی تا تصویر کردن خشونت و فرار در این کتاب‌ها می‌شود و به گفته انجمن قلم آمریکا در حالی که این موارد ممکن است شامل نگرانی‌هایی قانونی باشد اما تعریف و تفسیر این دلایل آنقدر وسیع و گسترده است که توجیهی برای ممنوعیت‌های خودسرانه کتاب‌ها ایجاد کرده است. 

به عنوان نمونه‌ای دیگر، در یکی از زندان‌های فدرال کلرادو نیز مقامات زندان از در اختیار دادن دو کتاب خاطرات «باراک اوباما» به یک زندانی جلوگیری کرده‌اند و آن را به صورت بالقوه برای امنیت ملی آمریکا مضر توصیف کرده‌اند، هر چند که بعد از مدتی در تصمیم خود تجدیدنظر کردند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...