رمان «ناپیدا» آخرین اثر پل استر، نویسنده آمریکایی، با ترجمه خجسته کیهان، ماه آینده، همزمان با چاپ جهانی این کتاب در ایران نیز منتشر می‌شود.

به گزارش ایبنا، نشر افق، ناشر اکثر آثار
پل استر، حق انتشار این کتاب (کپی‌رایت) را، خریداری کرده و قرار است ترجمه خجسته کیهان از این رمان، همزمان با چاپ جهانی آن در ماه نوامبر سال جاری میلادی، در ایران هم منتشر شود.

استر رمان «ناپیدا» را امسال نوشته است، اما این اثر هنوز منتشر نشده و قرار است نسخه اصلی انگلیسی این کتاب با نام «Invisible» تا پایان ماه جاری میلادی (اکتبر) یا اوایل ماه آینده (نوامبر) منتشر شود.

اکثر آثار این نویسنده آمریکایی به فارسی ترجمه شده‌اند و فاصله انتشار ترجمه فارسی آن‌ها نسبت به انتشار نسخه انگلیسی چندان طولانی نبوده است. نشر افق که انتشار ترجمه فارسی مجموعه آثار این نویسنده را دنبال می‌کند، پیشتر نیز پس از خرید حق نشر اقدام به انتشار ترجمه فارسی کتاب‌های استر کرده است. از جمله رمان «مردی در تاریکی» که امسال با ترجمه خجسته کیهان منتشر شد. اما این اولین بار است که کتابی از پل استر همزمان با انتشار جهانی آن در ایران نیز منتشر می‌شود.

***
در اکثر آثار استر شخصیت‌های منفی وجود دارد، اما این نویسنده در رمان جدید خود پردازش شخصیت منفی در داستان را به اوج رسانده است؛ کیهان به خبرنگار «ایبنا» گفت: استر در این رمان خاطراتی مردی رو به مرگ و زوال را دنبال می‌کند. این مرد که «آدام واکر» نام دارد، خودش خاطراتش را به صورت یک زندگی‌نامه نوشته است و می‌خواهد این نوشته‌ها را برای چاپ به یکی از دوستانش که نویسنده است بسپارد. در خلال این ماجرا داستان به درون خاطرات این مرد می‌رود و ماجراهای زندگی او را می‌کاود. از جمله جنایتی تکان‌دهنده که در ماجرای داستان بسیار تاثیرگذار است.

این مترجم سبک نگارش رمان «ناپیدا» را بسیار شبیه به سایر آثار استر دانست و توضیح داد: همانند سایر آثار استر در این کتاب هم داستان‌ها در دل هم و به صورت تودرتو نقل می‌شوند. بخشی از کتاب شباهت‌هایی به گونه ادبیات معمایی پیدا می‌کند، اما ویژگی آن حالت روان‌شناسانه اثر است. استر در این اثر روان‌شناسی و شخصیت‌شناسی خاصی از شخصیت‌های داستان خود عرضه می‌کند.

کیهان همچنین تاکید کرد: یکی دیگر از نکات جالب توجه رمان «ناپیدا»، تصویر کردن شخصیتی بسیار منفی و شرور توسط پل استر

است. در اکثر آثار استر شخصیت‌های منفی وجود دارد، اما این نویسنده در رمان جدید خود پردازش شخصیت منفی در داستان را به اوج رسانده است.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...