کتاب «رمزگشایی از واقعیت» با ترجمه و تالیف یاسمن منو توسط انتشارات جهان کتاب منتشر شد.

به گزارش مهر، این‌کتاب دهمین‌عنوان از مجموعه «هزارتوی نوشتن» است که این‌ناشر چاپ می‌کند. این‌نویسنده و پژوهشگر، پیش‌تر کتاب «ادبیات سیاه» را هم با عنوان تکمیلی (گفتارهایی در سبک پلیسی_جنایی) توسط همین ناشر به چاپ رسانده بود.

منو می‌گوید بین رمان‌نویسان سبک جنایی و پلیسی، آن‌هایی که گرایش به واقع‌گرایی اجتماعی دارند و منعکس‌کننده واقعیات جامعه خود و جهان امروز هستند، با اقبال بیشتری روبرو می‌شوند. در رمان‌های این‌نویسندگان، خلاف رمان معمایی، سرنوشت یک‌فرد مطرح نیست بلکه مسائل بزرگ اجتماعی، سیاسی و تاریخ هستند که رمزگشایی می‌شوند و بهترین آثار این‌سبک هم مانند رمان‌های بزرگ واقع‌گرا، آن‌هایی هستند که نه بر مبنای جهان‌بینی نویسنده بلکه بر مبنای حقایق جامعه، راوی زمان خود هستند.

این‌پژوهشگر ادبیات پلیسی همچنین معتقد است در حالی‌که در داستان‌های پلیسی سنتی، شاخص‌های اجتماعی و ایدئولوژیک نقشی لازم اما محدود در افشای رفتارهای منحرف افراد دارند و به کارآگاه و خواننده فرصت می‌دهند جنایتکار را شناسایی کند، در رمان جنایی جامعه‌گرا همین شاخص‌ها نقایص نهادین یا حقیقت پنهان در زیر گفتمان رسمی را برملا می‌کنند و کشف قاتل و گناهکار دیگر تقدم ندارد.

مطالب کتاب «رمزگشایی از واقعیت» به گفته گردآورنده و مترجم آن، چه به‌صورت مقاله یا مصاحبه، به جز گفتگو با دومینیک کالیفا که جامعه‌شناس است (و در سخنانش بر تأثیر ادبیات در نگرش مردم و جامعه تاکید دارد)، به نویسندگانی اختصاص دارند که دغدغه‌شان مسائل جامعه و در بسیاری موارد، مسائل جهان است. این‌نویسندگان خود را واقع‌گرای جامعه‌گرا می‌نامند.

عناوین این‌کتاب به‌ترتیب عبارت‌اند از:

گفت‌وگو با دومینیک کالیفا درباره کتاب تفاله‌های اجتماعی، گفت‌وگو با لئوناردو پادورا درباره کتاب ملحدان، گفت‌وگو با دومینیک مانوتی درباره کتاب طلای سیاه، گفت‌وگو با کشور دسایی درباره رمان شاهد شب، رمان‌های سیاه اسکاندیناوی و رمزگشایی تاریخ، انسان‌دوستی که رمان سیاه می‌نوشت، جان لوکاره: جاسوسی که خوب بلد بود دروغ بگوید، بوینوس آیرس در هزارتوی رمان سیاه آرژانتین.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

هند، به‌دلایل تاریخی، جامعه‌ای است که همواره نابرابری در آن وجود داشته است. مطمئناً می‌دانید که ما صدها سال تحت سیستم سخت‌گیرانه کاست‌ها بودیم، ساختاری که تعداد بسیاری از شهروندان را مورد ظلم قرار می‌داد و در فقر و بردگی نگه می‌داشت. برای همین، بسیاری از بدو تولد تا مرگ چیزی جز فقر و بردگی ندیده‌اند. این‌وضعیت با قرن‌ها تسلط خارجی وخیم‌تر شد؛ ابتدا با یورش مغول‌ها و سپس استعمار بریتانیا. خشونت ریشه دواند و می‌توان گفت که با تقسیم کشور، در شمال هند به اوج رسید و باعث جابجایی بیش از ده میلیون نفر و تعداد بی‌شماری قربانی شد، شاید حتی بیش از تعداد قربانیان هولوکاست. زن‌ها به‌طور خاص مورد آزار قرار گرفتند، چرا که تجاوز به عنف و زن‌ربایی عمومیت پیدا کرد. این‌نوع خشونت‌ها به‌عنوان هزینه‌های جانبی وضعیت آشفته پذیرفته شد و عاملانش بخشید و از تنبیه معاف شدند. به این ملغمه نکبت‌بار و پر از بدبختی باید جنایتِ کشتن کودکان دختر را نیز افزود. هیچ‌کس نمی‌خواست دختر داشته باشد چون به‌درستی برای امنیت آن‌ها نگران بودند. بار سنگین سنت‌ها بر دوش خانواده را نیز از یاد نبریم: تقسیم ثروت و دادن جهیزیه همه دلایلی بودند برای رها کردن نوزادان دختر. خانواده‌ها پسر می‌خواستند تا کار کند و آن‌ها را از فقر و بردگی بیرون آورد و از عزیزانش مراقبت کند، نه دختر که در معرض تجاوز قرار داشت.

این‌کتاب با ۱۰۸ صفحه، شمارگان ۴۴۰ صفحه و قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...