کتاب «شرح حاشیه» با موضوع «نقد جریان‌های حاشیه‌یی شعر معاصر بعد از نیما» به قلم احمد بیرانوند هفته‌ی آینده به بازار کتاب می‌آید.

به گزارش ایسنا، این کتاب با مقدمه‌ی محمدرضا سنگری در 405 صفحه توسط نشر روزگار عرضه می‌شود.

به گفته‌ی نویسنده، جریان‌های مورد بحث در این کتاب تاکنون مورد نقد جدی آکادمیک قرار نگرفته‌اند و حتا برخی از آن‌ها جز به‌صورت گذرا و روزنامه‌وار در حافظه‌ی ادبی معاصر مرور نشده‌اند.

بیرانوند اظهار کرد: کتاب «شرح حاشیه» در مقدمه به تاریخ و وضعیت نقد شعر بعد از نیما پرداخته و با اشاره به ساختار‌گرایی و ساختار‌شکنی‌های مرسوم ادبیات معاصر، حرکت شعر نو را تا امروز پی می‌گیرد.

او افزود: این کتاب به‌طور مفصل به شعر نیما و نظرگاه‌های پیرامون آن، شعر هوشنگ ایرانی، شعر حجم یدالله رویایی، موج نو
احمدرضا احمدی و شعر گفتار سید‌علی صالحی می‌پردازد. همچنین در مقدمه‌ی کتاب به پایه و اساس تئوری‌های زبانیت و ساحت‌های متفاوت زبان در شعر رضا براهنی و یدالله رویایی اشاره شده است.

بیرانوند با بیان این‌که این کتاب در نمایشگاه کتاب امسال نیز عرضه خواهد شد، در توضیح بیش‌تر موضوع کتاب «شرح حاشیه» گفت: شعر هوشنگ ایرانی از جمله فصل‌های این کتاب است که بدون تعارف، جزو ناخوانده‌ترین و مبهم‌ترین جرقه‌های شعر بعد از نیما محسوب می‌شود.

او این اثر را نتیجه‌ی چندین سال تحقیق و پژوهش آکادمیک توصیف کرد که با یاری و نظارت سنگری، راه خود را در میان ادبیات معاصر می‌جست.

این نویسنده نبود منابع تحلیلی - دانشگاهی و مبهم ‌بودن تئوری‌های مطرح را از جمله موانعی عنوان کرد که روند پیش‌برد کار را با مشکلاتی مواجه کرد.

احمد بیرانوند متولد سال 1363 و دانش‌آموخته‌ی مهندسی پزشکی است که پیش‌تر مجموعه‌ی شعر «اشراق در بی‌شمسی» را از سوی نشر مینا منتشر کرده است.

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...