کتاب «ساواک و مرجعیت - 1357-1335» نوشته دکتر سید محسن طباطبایی، از سوی موسسه مطالعات و پژوهش‎های سیاسی منتشر شد. این کتاب به موضوع تحرکات ساواک در مقابل روحانیت و مرجعیت پرداخته است.

ساواک و مرجعیت - 1357-1335

رژیم پهلوی برای سرکوب و مقابله با گروه‌های مخالف حکومت و حفظ حکومت خود، تصمیم به تأسیس یک نهاد امنیتی در ایران گرفت، به این ترتیب سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) در اسفندماه سال 1335 شکل گرفت، سازمانی که بیش از دو دهه به سرکوب مخالفان رژیم شاه پرداخت و منجر به شکنجه‌های وحشتناک و جنایت‌های بی‌سابقه در ایران شد. این سازمان که نقش مهمی در مقابله با معترضان به ویژه روحانیت و طلاب داشت را می‌توان رویکرد حقیقی رژیم شاه در برابر مخالفانش قلمداد کرد.

مسئولیت مواجهه با روحانیت در رژیم پهلوی به ساواک سپرده شده بود و ساواک نیز از اشراف خوبی نسبت به تحرکات علما برخوردار بود، و در راستای توقف حرکت آنان از وجود نفوذی‌ها به خوبی بهره می برد، بر نقاط ضعف و قوت سوژه‌های روحانی خود آگاهی ‌نسبی داشت، از اهرم شایعه پراکنی و اختلاف‌انگیزی نهایت بهره را می برد و در نظر داشت با مهندسی مناسبات حوزوی، روحانیتی دولتی و همسو با سیاست‌های حاکمیت بسازد.

ساواک تلاش می‌کرد با رشد عناصر همسو و جلوگیری از رشد عناصر ناهمسو، به حوزه‌های همدل و همراه برسد؛ نهادهای موازی تأسیس کرد تا از اقتدار حوزه قم بکاهد، به ‌منظور دستیابی به این هدف در مقاطعی «مقاله» نوشت، «شعر» (هجویات) گفت، بیانیه‌هایی با نام و امضای مستعار چاپ و توزیع کرد و حتی دست به دیوارنویسی علیه برخی مراجع زد تا آن‌‌ها را از چشم مردم بیندازد، طراحی‌‌های ساواک ناظر بر چگونگی خارج کردن علما از ذهنیت و کنش اعتراضی بود، جایگاه و نفوذ روحانیت، به ویژه مرجعیت در جامعه، به ساواک جرأت برخورد سخت را نمی داد و در مواردی مانند دستگیری و حصر امام خمینی یا حمله به مدرسه فیضیه، رژیم اندک حامیان خود را از دست داد. ساواک با مرجعیت مسأله داشت، این سازمان تمامی تلاش خود را به کار بست تا کل روحانیت و نهاد مرجعیت را از گردونه تأثیرگذاری اجتماعی خارج کند.

ساواک طی 22 سال فعالیت خود، تلاش کرد محدوده مطمئنی را برای حکومت دیکتاتوری فراهم کند. این سازمان با کسب اطلاعات از نیروها و نهادهای مختلف جامعه، کوشید آن‌ها را درچارچوب و مسیر مطلوب نظام سیاسی مدیریت کند. این چارچوب، تابعی از برنامه‌ها و سیاست‌های کلان حکومت در امور داخلی و خارجی بود. گروه‎ها، سازمان ها، نهادها و افراد باید در این چارچول رفتار می کردند و کنش‌های خود را در رویدادهای مهم تاریخی چون جنبش تنباکو و نهضت مشروطه نشان داده بود. این نیروی مهم، استقلال خود را از نهاد سیاسی حفظ کرده و نشان داده بود که نه تنها زیر یوغ حاکمیت نمی رود، بلکه می تواند خودسری‌ها و استبداد آن را محدود کند و برای دفاع از استقلال این سرزمین و حفظ اسلام به میدان مبارزه بیاید. این پیشینه تاریخی و دلبستگی مردم به اسلام و اعتماد آنها به روحانیت، مرجعیت را قدرتی کم نظیز بخشیده و دامنه نفوذ و اقتدار آن را در لایه‌های مختلف جامعه گستردانده بود.

حکومت پهلوی در دهه 40 و 50، تلاش کرد با تثبیت اوضاع سیاسی، قدرت خود را در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گسترش دهد و نهادها و نیروهای جامعه را مطیع خود سازد. اگرچه سقوط حکومت، نتیجه رویا رویی آن با نهاد دین و مرجعیت شیعه را نشان داد، اما فهم کیفیت این رویارویی و کنش ‎ها و واکنش‌های این دو، فصلی مهم و جذاب در تاریخ ایران دوره پهلوی طی سال‌های 1335 تا 1357 است.

نویسنده کتاب در تلاش است با تشریح نقشه‌ها و اقدامات ساواک در قبال مرجعیت، مقاومت مراجع در برابر رژیم پهلوی را مورد توجه قرار دهد. این مقاومت، مصداق و نمونه اعلای سیاست ورزی علما محسوب می شود. بر این اساس، طراحی‌ها و اقدامات ساواک در زمینه دولتی کردن حوزه، انحراف در خط مشی‌ها و اهداف، استفاده از روحانیت علیه علیه روحانیت، تقلیل جایگاه مراجع در جامعه را مورد توجه قرار داده است. شناخت طرح ها، برنامه‌ها و الگوهای اقدامی ساواک در زمینه مریجعیت، ائینه ای تمام نما از نوع مواجهه رزیم پهلوی با روحانیت است.

موضوعاتی همچون «تلقی‌ها و تحلیل‌ها، طرح‌ها، الگوهای اقدام، اقدامات مقابله ای مراجع و دستاوردهای ساواک» پنج فصل کتاب 488 صفحه ای موسسه مطالعات و پژوهش‎های سیاسی است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...