کتاب «پشت صحنه زندگی (بررسی عوامل مؤثر در سرنوشت انسان)» نوشته محمدعلی نصیرپور منتشر شد.

پشت صحنه زندگی (بررسی عوامل مؤثر در سرنوشت انسان) محمدعلی نصیرپور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  ایسنا، این کتاب در ۲۰۸ صفحه توسط موسسه بوستان کتاب منتشر شده است.

در معرفی کتاب «پشت صحنه زندگی (بررسی عوامل مؤثر در سرنوشت انسان)» توسط ناشر آمده است: انسان پیشرفت‌های وسیعی در علوم داشته و توانسته به بسیاری از قوانین نظام هستی دست یابد و دریابد که در این جهان هیچ اتفاقی بدون علت صورت نمی‌گیرد. با این حال در توضیح پیوند ارتباط این قوانین با زندگی‌اش و تشخیص نهایی عوامل مؤثر در سرنوشتش کامیاب نبوده است.
این اثر به این مطلب پرداخته است که چون تولیدات انسان در سه حوزه ذهن، زبان و رفتار هر کدام به طور جداگانه از اصالت و ماهیت وجودی برخوردارند، مشمول قوانین حاکم بر نظام هستی‌اند؛ از این رو هیچ رفتاری، حتی به اندازه یک گمان در ذهن یا عملی هر چند به اندازه دست کشیدن بر سر کودکی یا آب دادن به گل یا درختی، بدون پاسخ نمی‌ماند. بدین ترتیب در نظام هستی چیزی به نام حوادث غیرمترقبه یا شانس معنا ندارد و هر آن‌چه برای شخص یا جامعه اتفاق می افتد، پاسخی به رفتارهای آن‌ها است.
در این کتاب، بر اساس آیات قرآن و روایات معصومان(ع) و نیز ادله عملی و عقلی دلیل نابرابری‌ها و تفاوت‌ها در زندگی انسان‌ها بررسی می‌شود و با زبانی روان و تمثیلی به خوانندگان عرضه می‌شود.

در فصل اول این اثر، نقش قانون‌های حاکم بر جهان هستی در زندگی تبیین شده و قانون عمل و عکس‌العمل، قانون جاذبه و قانون پایایی اجسام تشریح شده است.
«نقش عملکردهای ذهنی شخص در زندگی» عنوان دومین فصل کتاب است که در این فصل، نقش ذهن در تعیین سرنوشت انسان تبیین می‌شود.
نویسنده در فصل سوم اثر مذکور به نقش زبان در تعیین سرنوشت انسان می‌پردازد و زیبایی‌های زبان (سلام و سپاسگزاری) و زشتی‌های زبان (دروغ، غیبت، تهمت و استهزا و آثار آن‌ها) را مورد بررسی قرار می‌دهد.
در فصل چهارم، نقش عملکردهای رفتاری در زندگی بیان شده است؛ در این فصل، رفتارهای پسندیده اعم از نماز، صله رحم، مهمان‌نوازی، انفاق و صدقه و زکات، عفو و گذشت تبیین شده و در ادامه، نقش گناهان در تعیین سرنوشت انسان بررسی شده و در پایان، رفتارهای ناپسند از جمله قطع رحم، بداخلاقی، تفرقه‌افکنی و ربا تشریح شده است.
«تأثیرات محیط بر زندگی» عنوان پنجمین فصل از کتاب «پشت صحنه زندگی» است. در این فصل نقش محیط قبل و بعد از تولد در تعیین سرنوشت انسان مورد بررسی قرار می‌گیرد. از دیگر مباحثی که در این فصل آمده، می‌توان به جایگاه و ارزش‌های متفاوت مکان‌ها و زمان‌ها، جایگاه و ارزش متفاوت روزهای هفته و جایگاه متفاوت ماه‌های قمری اشاره کرد.
در ششمین فصل از این کتاب، نقش انتظارات شخص و اطرافیان در زندگی مطرح شده و نقش اقدامات معنوی شخص (دعا و استغفار، نقش نذر، عبادت و توسل و ذکر خاص) در زندگی، نقش انتظارات و دعاهای والدین در سرنوشت فرزندان بررسی شده است.
در فصل بعدی، نقش بدخواهان و بدکاران (حسودان و جادوگران و...) تبیین شده و در هشتمین فصل، نقش ظرفیت‌های روحی و روانی انسان در زندگی مورد بررسی قرار گرفته است؛ نقش امید و اختیار در تعیین سرنوشت انسان و نقش اراده انسان در تعیین سرنوشت خود از جمله مباحث این فصل به شمار می‌رود و در پایان این فصل، نمونه‌هایی از قدرت اراده بشر در قرآن ذکر شده است.
در فصل آخر و نهم این کتاب، نقش اراده خاص خداوند در تعیین سرنوشت انسان آمده؛ اراده خداوند بر اقوام خاص و همچنین سرنوشت اقوام در قرآن، بررسی و نمونه‌هایی از مجازات‌های الهی ذکر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...