خاطراتی از جنس زنان | جام جم


امروز ۹ اسفند، سالگرد تولد شهید محمد(مرتضی) عبداللهی است. شهیدی که سال ۱۳۶۶ به دنیا آمد و ۲۳ آبان ۳۰سال بعد در سوریه به شهادت رسید. «هواتو دارم» درباره این شهید با روایت یک خواب در سال‌۸۵ شروع و با اتفاقات سال۹۷ پایان می‌یابد. در فاصله این ۱۲سال ‌رویدادهای مهم زندگی قهرمان کتاب رقم می‌خورد.

شهید محمد(مرتضی) عبداللهی است. خلاصه کتاب هواتو دارم

در حقیقت نویسنده در این اثر دو خط داستانی را در یکدیگر ادغام کرده است. یکی زندگی دختری با نام مستعار «ستاره» است که در قالب همسر، نقش روایتگری اثر را به عهده گرفته و این قصه زیرین کتاب است و دیگری داستان زندگی جوانی است ۲۰ساله که بعد از ازدواج با ستاره، شهید مدافع حرم می‌شود. شهیدی که داستان او قصه برجسته اثر است و عنوان کتاب براساس زندگی او نام‌گذاری شده است.

آنچه سبب جذابیت اثر شده همین دو وجهی بودن آن است. اثر از یک سوخاطراتی از جنس زنانه دارد و با رنگ و روح عاطفی توأم است و از سوی دیگر درباره سبک زندگی شهید مدافع حرم است. بازه زمانی پرداختن به خاطرات شهید از زمان خواستگاری تا لحظه شهادت شهید است. مخاطب این کتاب گام به گام با چگونگی شکل‌گیری شخصیت فردی، اجتماعی و سیاسی شهید آشنا می‌شود و در خلال آن تصویری از وقایع سوریه و جنایات داعش در خاک این کشور و جانفشا‌نی‌های مدافع حرم در ذهنش نقش می‌بندد. در کل می‌توان گفت که در اثر پیش‌رو، مسائل سیاسی در پس‌زمینه داستان حضور دارد و در زندگی شخصیت‌ها پنهان شده است. اوج کتاب و در واقع نقطه عطف روایت، خبری است که راوی اثر در کانال مسجد صفا می‌بیند. خبری شوکه‌کننده و باورناپذیر که سرگذشت و سرنوشت راوی و قهرمان داستان را تعیین می‌کند.

آنچه جالب توجه است این که نویسنده مرد است اما راوی زن را برای روایت زندگی یک شهید مدافع حرم انتخاب کرده و با قلمی مردانه سراغ یک کار زنانه رفته است. همچنین می‌بینم که مثل دو اثر قبلی خود «یادت باشد» و «کاش برگردی» خیلی خوب از عهده این مهم برآمده و احساسات و عواطف زنانه را در وقایع و اتفاقات زندگی به نحو احسن به تصویر کشیده است. از جمله ویژگی‌های کتاب که سبب جذابیت آن شده، ثبت مصرعی از اشعار مولوی (دیوان شمس) در ابتدای هر فصل است که نشان از علاقه نویسنده به حوزه شعر دارد. یکی دیگر از ارزش‌های اثر بارکدهایی است که در حاشیه برخی از صفحات ثبت شده؛ بارکدهایی که خواننده با اسکن هریک از آنها پی به محتویات‌شان می‎برد. بارکدهایی که نویسنده علت چرایی وجودشان را زیرنویس کرده است. کتاب حاضر که براساس ترتیب زمانی در دوازده فصل و با یک سخن پایانی به قلم «محمدرسول ملاحسنی» به رشته تحریر درآمده، توسط نشر شهید کاظمی روانه بازار چاپ شده است.

کتاب «هواتو دارم» به قلم محمدرسول ملاحسنی از جدیدترین کارهای نشر شهید کاظمی است که در ۳۰۴ صفحه بهار ۱۴۰۱ به چاپ رسیده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...