یک رمان از پل استر نویسنده آمریکایی با دو ترجمه به صورت همزمان توسط دو ناشر در بازار کتاب چاپ و توزیع شد.

به گزارش مهر، عنوان انگلیسی کتاب پل استر "Travels in the scriptorium" است که با دو ترجمه متفاوت یکی با عنوان "سفر در اتاق کتابت" و دیگری تحت عنوان "سفر در اتاق تحریر" توسط دو ناشر یکی چشمه و دیگری افق منتشر شده است.

"سفر در اتاق تحریر" را مهسا ملک مرزبان ترجمه و عزیز تُرسه ویراستاری کرده است. این کتاب را انتشارات افق در شمارگان 2200 نسخه در 168 صفحه منتشر کرده است.

با اینکه در نخستین صفحه این کتاب و پیش از مقدمه مترجم ناشر آن (افق) اعلام کرده است که "با پل استر نویسنده کتاب "سفر در اتاق تحریر" برای خرید امتیاز انتشار ترجمه فارسی کتاب - طبق قانون بین‌المللی حق انحصاری نشر اثر(copy right) - به توافق رسیده" همزمان ترجمه دیگری از همین اثر روانه بازار کتاب شده است.

این کتاب البته با عنوانی متفاوت با اولی به نام "سفر در اتاق کتابت" و با ترجمه احسان نوروزی منتشر شده است.

"سفر در اتاق کتابت" را نیز امیر احمدی‌آریان ویراستاری کرده و با شمارگان 2000 نسخه در حجمی کمتر از اولی یعنی 136 صفحه توسط نشر چشمه منتشر شده است.

با وجود تفاوتهای ناشی از زبان مترجمان در هر دو کتاب، سبک متعارف پل استر در نوشتن داستان به مخاطب فارسی زبان منتقل شده که همچنان کنجکاوی خواننده را هدف قرار داده است.

"سفر در اتاق تحریر" یا "سفر در اتاق کتابت" ماجرای یک روز از زندگی مردی (بلنک) است که در اتاقی محبوس شده و زیر نظر قرار دارد و با اینکه چیزی از گذشته‌اش و دلیل زندانی شدن‌اش نمی‌داند با خواندن اوراقی که در اتاقش وجود دارد می‌کوشد گذشته‌اش را به یاد بیاورد.

افرادی که به ملاقات این فرد می‌آیند مدعی‌اند او نزدیکانشان را به ماموریتهای خطرناک فرستاده است. وی (بلنک) به کمک زنی می‌کوشد گذشته‌اش را بازسازی کند و دلیل زندانی شدن‌اش را بفهمد که در این میان به نوشته‌ای برمی‌خورد که سرگذشت گروهی است که به سرزمینی بیگانه فرستاده می‌شوند ولی به یاغی‌هایی تبدیل می‌شوند که با حکومت مرکزی سر جدل دارند.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...