چاپ نهم کتاب «نبرد قدرت در ایران؛ چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟» تالیف محمد سمیعی از سوی نشر نی روانه بازار نشر شد.



به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «نبرد قدرت در ایران» به بررسی، تحلیل تاریخی و اجتماعی ایران و روحانیت از زمان صفویان تا پیروزی انقلاب اسلامی می‌پردازد. در طول بحث، نیروهای سیاسی مختلف در ایران از ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، با حفظ انسجام بررسی شده است. مولف در مقدمه و در جای جای کتاب تأکید دارد که با نگاهی جامع و تحلیلی علمی و فارغ از نزاع‌های ارزشی و ایدئولوژیکی و با تکیه بر پایگاه نظری سعی در تحلیل معادلات قدرت میان نیروهای سیاسی در دوره‌های مختلف داشته است و می‌نویسد: «روشی که این کتاب ترجیح داده و در پیش گرفته، مبتنی بر تحلیل رفتار نیروها و بازیگران سیاسی بر اساس تحلیل موقعیت است. … این روش یک تحلیل واقع‌گرایانه است و با توجه به این‌که مبتنی بر مستندات و وضعیت‌های عینی است، همواره امکان نقد و بررسی بیشتر را برای محققان بعدی فراهم می‌آورد».

سمیعی در این کتاب کوشیده تا به یک تحلیل علمی در این موضوع بپردازد. فارغ از نزاع‌های ارزشی و ایدئولوژیک و این‌که چه کسی حق و چه کسی ناحق است. هدف کتاب این است که ببیند در میان نیروها و بازیگران سیاسی ایران که همگی بر اساس خرد و اندیشه گام برداشته‌اند، چرا و چگونه روحانیت گوی سبقت را ربود. این کتاب بیشتر به تحلیل معادلات قدرت میان نیروهای سیاسی مهم می‌پردازد و بدون داشتن پیش‌فرضی در درباره مسیر تاریخ و جبر تاریخ، فارغ از حقانیت داشتن یا نداشتن یک گروه یا یک جناح، می‌خواهد ببیند که نیروهای سیاسی رقیب، در نبرد قدرت چه وضعیتی داشته‌اند.

نشر نی چاپ نهم کتاب «نبرد قدرت در ایران؛ چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟» تالیف محمد سمیعی در ۸۰۷ صفحه به بهای با قیمت ۵۶۰ هزار تومان را روانه بازار نشر کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...