رمان‌ «حقیقت آن‌طور که میسون باتل گفت»[The truth as told by Mason Buttle] نوشته لسلی کانر [Leslie Connor] با ترجمه فرح بهبهانی منتشر و راهی بازار نشر شد.

حقیقت آن‌طور که میسون باتل گفت»[The truth as told by Mason Buttle] نوشته لسلی کانر [Leslie Connor]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «رمان‌هایی که باید خواند» است که این‌ناشر منتشر می‌کند.

مجموعه «رمان‌هایی که باید خواند» به گفته این‌ناشر شامل رمان‌هایی می‌شود که با آنها زندگی می‌کنیم؛ نفس می‌کشیم، می‌خندیم، گریه می‌کنیم و قد می‌کشیم. رمان‌هایی هستند که با آنها سفر می‌کنیم، کوله‌پشتی‌مان را پر از تجربه‌های‌شان می‌کنیم و مثل چادری در آنها پناه می‌گیریم. رمان‌هایی هستند که صلح و دوستی و امید را – چه کودک یا نوجوان باشیم و چه بزرگسال – به ما هدیه می‌دهند. رمان‌هایی که اگر آنها را نخوانیم، چیزی کم خواهیم داشت. رمان‌هایی هستند که باید خواند…

لسلی کانر نویسنده نوجوان آمریکایی، متولد کلیولند ایالت اوهایو است. او همراه همسرش در کنتیکات زندگی می‌کند. این‌نویسنده اولین کتاب خود برای نوجوانان را سال ۲۰۰۴ منتشر کرد. رمان‌ «حقیقت آن‌طور که میسون باتل گفت» این‌نویسنده که اولین‌بار در سال ۲۰۱۸ در آمریکا چاپ شد، مردادماه امسال با ترجمه بیتا ابراهیمی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد. داستان این‌رمان درباره نوجوانی به‌نام میسون باتل است که دوستش کشته می‌شود و این‌قتل او را به دردسر می‌اندازد.

این‌کتاب موفق شد جایزه «کتاب خانوادگی اشنایدر» را در سال ۲۰۱۹، عنوان برگزیده سال پابلیشرز ویکلی را در سال ۲۰۱۸ و کتاب سال کِرکس ریویو را در سال ۲۰۱۸ برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد.

پانزده ماه پیش از جایی که داستان شروع می‌شود، جسد دوست صمیمی میسون باتل، به‌اسم بنی کیل‌مارتین در باغ میوه‌ آنها پیدا شد. میسون که در تمام مدت صادق بوده، نمی‌تواند بفهمد که چرا ستوان برد، داستانش از آن روز را باور نمی‌کند؛ شاید به خاطر که میسون در خواندن و نوشتن مشکل دارد و زیاد عرق می‌کند! اما وقتی دوست جدیدش هم به اسم کالوین چامسکی که لاغر و کوچولو است، ناپدید می‌شود، دردسرهای میسون بیشتر و عمیق‌تر می‌شود...

پس از گم‌شدن کالوین، میسون باتل می‌خواهد واقعا بفهمد چه بر سر کالوین و بنی آمده است. این‌کتاب دربرگیرنده داستانی درباره اعتمادبه‌نفس، نجات و امید نوشته است. قصه این‌کتاب درباره نوجوانی است که با وجود ناتوانی‌اش در یادگیری، می‌تواند مقابل زورگویی‌ها بایستد و راه‌های هوشمندانه‌ای برای بیرون‌آمدن از مشکل پیدا کند.

رمان «حقیقت آن‌طور که میسون باتل گفت» در ۷۴ فصل نوشته شده و پس از متن آن، مصاحبه‌ کوتاهی هم با نویسنده‌اش درج شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

خانم درینکر می‌ماند. کنار کالوین زانو می‌زند. آرام می‌زند به بازویش و می‌گوید: «حالت خوبه؟» پشت سر هم می‌پرسد.

صدای کالوین به گوشم می‌خورد که می‌گوید: «آره، آره.» اول صداهایی ریز مثل صدای موش درمی‌آورد و بعد صدایش بلندتر می‌شود. می‌گوید: «من خوبم. فقط استراحت می‌کنم. یه مبارزه دوستانه بود. جدی می‌گم، خوبم.»

خانم درینکر حرفش را باور می‌کند. بامزه است که هنوز به لوله چسبیده است. انگار که با چسب چسباندنش به لوله.

به خانم درینکر می‌گویم: «اگه می‌گه خوبه، یعنی واقعا خوبه.» امیدوارم که فکرم درست باشد.

خانم درینکر برمی‌گردد به طرف ماشین. مت و دوستانش را می‌برد دوتا در آن‌طرف‌تر. در گاراژ درینکر باز می‌شود و آنها را می‌بلعد.

من کنار دوستم روی خاک می‌نشینم. می‌گویم: «کالوین؟ هی، واقعا خوبی؟» سرم را می‌برم پایین تا صورتش را ببینم. صورتش کثیف است و حلقه‌های گِل دور سوراخ بینی‌اش. کمی خراش برداشته است.

بازوهایش را دور لوله شل می‌کند. حالا فقط روی لوله دراز کشیده است. فوری چشم‌هایش را به طرفم می‌چرخاند و بهم نگاه می‌کند. لبخندی روی صورتش پخش می‌شود. می‌گوید: «میسون، لوله مال ماست.» و می‌زند زیر خنده.

دوباره لوله را بلند می‌کند. می‌پیچیم و تاب می‌خوریم. ما پیروز شده‌ایم و جایزه‌مان را می‌بریم خانه.

این‌کتاب با ۲۹۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...