رمان «تا بهار صبر کن، باندینی» [Wait Until Spring, Bandini] اثر جان فانته [John Fante] با ترجمه محمدرضا شکاری منتشر شد. این رمان عنوان نخست از چهارگانه‌ای است که از مطرح‌ترین آثار فانته محسوب می‌شوند؛ نویسنده‌ای که به او لقب «جواهر گمشده‌ ادبیات آمریکا» داده‌اند.

تا بهار صبر کن، باندینی» [Wait Until Spring, Bandini] جان فانته [John Fante]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این چهارگانه شامل رمان‌هایی با محوریت یک شخصیت داستانی به نام آرتورو باندینی است که آنچه در زندگی‌اش گذشته در چهار رمان روایت می‌شود. «تا بهار صبر کن، باندینی»، «جاده لس‌آنجلس»، «از غبار بپرس» و «رویاهایی از بانکر هیل» عناوین این چهار رمان هستند که جلد اول آن به‌تازگی از سوی نشر افق منتشر شده است؛ گرچه پیش از این نیز ناشران دیگری برخی از این عناوین را با ترجمه‌‌های متفاوت روانه بازار کتاب ایران کرده بودند.

«تا بهار صبر کن باندینی» جلد نخست از این چهارگانه است و به دوران کودکی شخصیتی به نام باندینی می‌پردازد. البته فانته فرصت نکرد این شخصیت را در زمان حیاتش تکمیل کند و بعد از نوشتن این آثار درگذشت.

جان فانته نویسنده خوش‌شانسی نبود؛ با وجود اینکه بوکوفسکی او را «خدای خود» خواند و آثار ادبی ارزشمندی هم نوشت؛ اما در زمان حیاتش به شهرت نرسید.

برخی از آثار مطرح او هم در زمان حیاتش چاپ نشدند؛ برای مثل او موفق به دیدن انتشار رمان جاده لس‌آنجلس، نخستین رمانی که نوشته بود و به عنوان جلد دوم چهارگانه وی شناخته می‌شود، هم نشد و این کتاب سال ۱۹۸۵ یعنی دو سال بعد از مرگش انتشار یافت. از همین روست که به او لقب «جواهر گمشده‌ ادبیات آمریکا» داده‌اند.

از میان تمامی آثار فانته پنج رمان، یک رمان کوتاه و یک مجموعه داستان کوتاه در زمان حیاتش و چند رمان، رمان کوتاه و مجموعه داستانش بعد از مرگش منتشر شدند.

در توضیح کتاب «تا بهار صبر کن باندینی» آمده است: «تا بهار صبر کن، باندینی داستان فقر و خیانت و هویت ایتالیایی-آمریکایی است؛ داستانِ رویارویی پسرکی نوجوان با دشواری‌ها و حقایقی که به او تحمیل می‌شود؛ و داستان امید به روزهای بهتر. آنچه جان فانته در این چهارگانه‌ داستانی قدرتمند و غنایی خلق کرده، درباره سال‌های پرآشوب نوجوانی است.

«تا بهار صبر کن، باندینی» روزگار زمستانی و سرد خانواده‌ای را می‌گوید که در میانه‌ رکود اقتصادی بزرگ آمریکا در دهه‌‌ سی میلادی، و از پس روابط عاشقانه‌ شکست‌خورده، هنوز نیم‌نگاهی امیدوارانه به آینده دارد.»

جان فانته (۱۹۰۹-۱۹۸۳) در سال ۱۹۸۷، چهار سال پس از مرگش، برنده‌ جایزه‌ ادبی پِن آمریکا شد. در سال ۱۹۸۹ نیز دومنیک درودر فیلمی اقتباسی از رمان وی ساخت که بازیگران مطرحی مانند جان مانتنا و فِی داناوِی در آن نقش‌آفرینی کردند.

«تا بهار صبر کن، باندینی» اثر جان فانته با ترجمه محمدرضا شکاری به قیمت 45هزار تومان از سوی نشر افق منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...