رمان «میانِ آب‌ها» [Zwischen zwei Wassern] اثر آندرآس نِزِر [Andreas Neeser] با ترجمه‌ای از عباسعلی صالحی و با پس‌گفتاری از مانفرد پاپست، به همت نشر گابه در اصفهان منتشر شد.

میانِ آب‌ها» [Zwischen zwei Wassern]  آندرآس نِزِر [Andreas Neeser]

به گزارش کتاب نیوز، عباسعلی صالحی مترجم این اثر به ایسنا گفت: آندرآس نِزِر، نویسنده سوئیسی ازجمله صداهای مستقل ادبیات معاصر و از سرشناس‌ترین نویسندگان ادبیات آلمانی‌زبان به شمار می‌رود که به دلیل غنای فرم و محتوای آثار متنوعش، جوایز ملی و بین‌المللی فراوانی را به دست آورده است.

این مترجم، نِزِر را واقعه‌نگار لحظه‌های حساس در رمان، داستان و شعر دانست و درباره‌ اثر «میان آب‌ها» توضیح داد: این رمان، نمایشی از عشق و فقدان است، عشق‌نامه‌ای روییده و گره‌خورده با طبیعت، دریا و صخره‌ها است.

او خاطرنشان کرد: صحنه اصلی نمایش، بروتون، منطقه‌ای در غرب فرانسه و دریا و صخره‌های ساحل این منطقه است. آسمان به پهنه وسیعش بر ساحل دریا، تماشاگرِ عشق و آفتاب گرمابخش آن است. امواج غول‌آسای دریا اما به ناگاه سر می‌رسند، بی‌خبر به ساحل هجوم می‌آورند و برگِ آخرِ این عشق‌نامه را ورق می‌زنند، عشق را در کام خود می‌کشند و صحنه نمایش تیره و تار می‌شود. کرانه دریا، خاموش و بی‌صدا، به سکوتی ممتد فرو می‌رود و بازمانده این عشق را به اندوهی عمیق می‌کشاند.

به گفته‌ صالحی، آنچه از پس این سکوت در رمان به‌جا می‌ماند، روایت خاطره‌ها و حسرت است و حسی از سر تقصیر و گناه و البته ادامه زندگی که با تک‌گویه‌ها و گفتگوهای بسیار بر لبه تیغ می‌گذرد.

این مترجم یادآور شد: پتر استرهازی، نویسنده بزرگ مجاری، زبان آندرآس نِزِر در این رمان را، زبانی محتاط و ظریف و البته قدرتمند، لطیف، تلخ، آرام، حساس، دقیق و به همین دلیل، زیبا توصیف می‌کند.

او افزود: عکس جلد رمان «میان آب‌ها» از آندرآس نِزِر، طراحی جلد از مینا اشتهاردی‌ها و ویراست اثر نیز از هنا معاوی است.

به گزارش ایسنا، رمان«میانِ آب‌ها» با مجوز رسمی از انتشارات هایمون اتریش و نویسنده اثر و با حمایت شورای هنر سوئیس و بنیاد آرگاو از سوی نشر گابه به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...