اولین ترجمه فارسی از کتاب «هزار خورشید درخشان» دومین رمان خالد حسینی، نویسنده افغانی مقیم کشور امریکا، منتشر شد.

در حالی که چهار ترجمه از رمان «هزار خورشید درخشان» دومین اثر خالد حسینی، نویسنده افغانی خالق رمان «بادبادک باز» مراحل انتشار را سپری می‌کند، اولین ترجمه فارسی از این اثر توسط بیتا کاظمی، به بازار کتاب ایران عرضه شد.

انتشار این کتاب در حالی صورت می‌گیرد که چهار ناشر ایرانی دیگر، انتشار ترجمه‌های متفاوتی از این اثر را پی‌گیری می‌کنند. مهدی غبرایی، سمیه گنجی، ناهید سلامی و منیژه شیخ جوادی مترجمان دیگری هستند که ترجمه آنها از «هزار خورشید تابان» به پایان رسیده است.

این مترجمان از چهار نام متفاوت «هزار آفتاب شگفت‌انگیز»، «هزار خورشید درخشان»، «هزارخورشید با شکوه» و «هزار خورشید تابان» برای این اثر استفاده کرده‌اند. از «بادبادک باز» رمان قبلی این نویسنده نیز در طول دو سال، پنج ترجمه متفاوت عرضه شده بود.

همزمان با اکران جهانی فیلمی بر اساس بادبادک باز که طی هفته‌های آینده صورت می‌گیرد، شروع ساخت فیلمی بر اساس «هزار خورشد درخشان» نیز توسط مارک فورستر، کارگردان شناخته شده سینمای هالیوود آغاز شده است.

«هزار خورشید درخشان» (A thousand splendid suns) پس از انتشار در سال جاری، تا به امروز در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های ایالات متحده قرار داشته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...