رمان دن کیشوت اثر میگل سروانتس با ترجمه‌ شهلا انتظاریان در نوبت اول چاپ روی پیشخوان کتابفروشی‌ها قرار گرفت.

به گزارش مهر، «دن کیشوت» یکی از قدیمی‌ترین رمان‌ هایی است که در تاریخ ادبیات شناخته شده‌ و بسیاری از نویسندگان از این کتاب الگو گرفته اند. قسمت ابتدایی این رمان حدود ۴۰۰ سال پیش به چاپ رسیده! .«سروانتس» با خلق این رمان به شهرت رسید و هنوز بعد از گذشت چهار قرن یکی از مهم ترین نویسندگان رمان جهان لقب دارد.

دن کیشوت،‌ داستان دوست داشتنی یک شوالیه ماجراجو و عجیب و غریب به نام دن کیشوت و دستیار صادقش سانچو پانچو است. دن کیشوت امروزه یکی از ماندگارترین و اثرگذارترین شاهکارهای ادبی جهان است. از دن کیشوت به نام انجیل بشریت یاد می‌شود و بیش از چهارصد سال است که نسل‌های مختلف در سرتاسر دنیا با این کتاب ارتباط برقرار کرده‌اند و هنوز نیز در زمره پرطرفدارترین کتاب‌ها به شمار می‌رود. اما به راستی رمز ماندگاری این اثر ادبی در چیست؟ رمان دن کیشوت درباره سرگذشت مردی به نام الونسو کیخانو است. کیخانو یک نجیب‌زاده معمولی است که پس از خواندن داستان‌های بیشمار درباره شوالیه‌های ماجراجو، تحت تأثیر شجاعت و دلاوری این افراد قرار می‌گیرد و تصمیم می‌گیرد خود نیز یک شوالیه شود. کیخانو پس از این تصمیم نام خود را به دن کیشوت مانچا تغییر می‌دهد و سوار اسب بارکش خود به نام روسینا ننه می‌شود و از روستایی ناشناخته در قلب اسپانیا به راه می‌افتد تا زشتی‌ها و بدی‌ها را از بین ببرد و از حقوق ستمدیدگان دفاع کند. با پیش رفتن داستان آنچه آن را جذاب و خواندنی‌تر می‌کند، شوخ‌طبعی و گفته‌های بامزه شخصیت اصلی داستان یعنی دن کیشوت است. به عنوان مثال او آنچنان اسیر توهمات و رویاهای خود شده است که کاروانسراها را با قلعه‌های افسون شده اشتباه می‌گیرد.

این کتاب در ۳۵۲ صفحه، تیراژ۱۱۰۰ نسخه با قیمت ۴۵۰۰۰ تومان از سوی نشر قدیانی منتشر شده است.

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...