نسخه‌ای قرن بیست‌ویکمی از پینوکیو | آرمان ملی


ادوارد کری [Edward Carey] نویسنده، تصویرگر و نمایشنامه‌نویس بریتانیایی است که آثار او به دلیل سبک خاص روایت و تمرکز بر شخصیت‌های عجیب و متفاوت شناخته می‌شود. از آثار برجسته او می‌توان به «کوچولو» اشاره کرد که داستان زندگی مادام توسو، خالق موزه مشهور مجسمه‌های مومی را روایت می‌کند. او همچنین یک سه‌گانه‌ی محبوب برای نوجوانان نوشته است که فضایی دیکنزی دارد. کری در آثارش اغلب به موضوعاتی همچون تنهایی، هویت، و خلاقیت می‌پردازد و با ترکیب هنر و ادبیات، جهان‌های خیالی و منحصربه‌فردی خلق می‌کند.

«مرد بلعیده‌شده» [The swallowed man]  کری، ادوارد،  Carey, Edward,

«مرد بلعیده‌شده» [The swallowed man] از شاخص‌ترین آثار کری است که در سال 2020 منتشر و ترجمه فارسی آن توسط احسان‌ کرم‌ویسی در نشر خوب به چاپ رسیده است. «مرد بلیعده‌شده» داستانی عجیب و هنری است که به بازنگری یکی از افسانه‌های کلاسیک ادبیات جهان می‌پردازد. این رمان نه‌تنها روایت جدیدی از داستان مشهور پینوکیو را ارائه می‌دهد، بلکه آن را از زاویه‌ای متفاوت و عمیق‌تر بازسازی می‌کند: از دید ژپتو، نجاری تنها که پینوکیو را خلق می‌کند و در این فرآیند، سفر دشواری از عشق، از دست‌دادن، و خلاقیت را تجربه می‌کند.

رمان درون شکم یک ماهی غول‌پیکر (و نه نهنگ، مانند نسخه دیزنی) اتفاق می‌افتد. ژپتو که در جست‌وجوی پسر چوبی فراری‌اش به دریا رفته بود، بلعیده می‌شود و اکنون درون این موجود عظیم، اسیر شده است. داستان به شکل دفترچه خاطرات ژپتو روایت می‌شود، جایی‌که او روزهای اسارت خود را در تاریکی و رطوبت می‌نویسد. او به خلق آثار هنری روی می‌آورد، از قطعات بی‌جان سفالی گرفته تا نقاشی‌هایی که با حسرت از عشق‌ها و امیدهای ازدست‌رفته‌اش حکایت می‌کنند.

ادوارد کری در این رمان از افسانه کارلو کلودی الهام گرفته، اما تمرکز خود را روی ژپتو و احساسات او گذاشته است. برخلاف پینوکیوی اصلی که داستانش ترکیبی از اخلاق‌گرایی و طنزی گاه مضحک بود، «مرد بلعیده‌شده» نگاهی فلسفی‌تر به موضوعات پدرانه، عشق و خلاقیت دارد.

آنچه «مرد بلعیده‌شده» را متمایز می‌کند، نه‌فقط موضوع آن، بلکه لحن و صدای منحصربه‌فرد ژپتو است که ادوارد کری با مهارت تمام آن را پرداخته است. ژپتو در این داستان، شخصیتی پیچیده و چندلایه است؛ هنرمندی که هم خالق است و هم قربانی. او با طنز و اندوه از خاطرات خود می‌گوید، مانند زمانی که به اولین دروغ پینوکیو اشاره می‌کند و با بیانی شگفت‌انگیز و هجوآمیز می‌گوید: «آن بینی ـ بینیِ همان موجود، که پیش‌تر هم بزرگ بود ـ شروع به رشد کرد! ای چوب نافرمان! ای زندگی ناشناخته!... آن‌قدر رشد کرد که فکر کردم به دیوار خواهد رسید. این رشد ناخوشایند، آن موجود را به‌هم ریخت، تعادلش را برهم زد، و به سمت بینی به زمین کشید. چه انزجاری! چه ریشه‌ای شوم! چنین رشدی ناخوشایند. این رشد من را کاملاً وحشت‌زده کرد.» این طنز تلخ و ظرافت بیانی، به کتاب زندگی و انرژی می‌بخشد و نشان‌دهنده مهارت کری در خلق شخصیت‌هایی است که هم‌زمان غم‌انگیز و دوست‌داشتنی هستند.

در این رمان، ژپتو با تأملات عمیق خود درباره پدربودن و جدایی از فرزندش به کشف ابعاد جدیدی از عشق پدرانه می‌پردازد. این بخش‌ها گاه بسیار تأثیرگذارند: «پسرم، همه شب‌ها در خواب تو را می‌بینم. در تاریکی خواب‌هایم، به دنبال تو می‌گردم.» کری همچنین مفهوم خلاقیت را بررسی می‌کند: ژپتو با تراشیدن پینوکیو از یک تکه چوب، تجربه‌ای شبیه به آفرینش را پشت سر می‌گذارد. اما همان‌طور که کتاب نشان می‌دهد، این آفرینش بهایی دارد: هنرمند، مانند پدر، گاه از عشق و خلاقیت خود خورده می‌شود.

«مرد بلعیده‌شده» علاوه بر داستان، شامل تصاویری از نقاشی‌ها و مجسمه‌های ژپتو است که کری آن‌ها را برای نمایشگاهی در پارکو دی پینوکیو در توسکانی خلق کرده بود. این آثار هنری حس ملموسی از جهان ژپتو به کتاب اضافه می‌کنند، اما نیروی اصلی داستان همچنان در زبان و لحن نویسنده نهفته است.

یکی از جنبه‌های قابل توجه کتاب، تقدیم‌نامه نویسنده است: «به یاد پدرم (1938-2010) و پسر اولم (2006)». این جمله ساده، بُعدی شخصی و دل‌خراش به داستان می‌افزاید؛ همان‌طور که ژپتو در دلِ ماهیِ غول‌پیکر گرفتار شده، نویسنده نیز به نظر می‌رسد که با غمِ فقدان دست‌وپنجه نرم می‌کند. این فقدان، ژپتو را از یک شخصیت افسانه‌ای به انسانی واقعی و قابل‌لمس تبدیل می‌کند.

«مرد بلعیده‌شده» اثری است که در عین سادگی ظاهری، لایه‌های عمیقی از معنا و احساس را در خود جای داده است. این رمان نه‌تنها تجدید نظری هنرمندانه بر افسانه‌ای کلاسیک است، بلکه تأملی زیبا بر عشق، از دست دادن و خلاقیت محسوب می‌شود. اگرچه ممکن است به‌عنوان «نمایشی هوشمندانه» یا «ترفندی ادبی» شناخته شود، اما با بررسی دقیق‌تر، خواننده را به دنیای پر از ظرافت و درد خود می‌کشاند. این کتاب، سفری است به اعماق دل و ذهن یک پدر ـ هنرمند، سفری که هر خواننده‌ای را به فکر وامی‌دارد. حتی اگر پینوکیو را داستانی نه‌چندان دلچسب بدانید، «مرد بلعیده‌شده» ارزشِ تجربه‌کردن را دارد. آن را از دست ندهید.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...