سپید دندان | جک لندن

12 فروردین 1385

وقتی توله است، توسط یک بومی سرخ­پوست گرفتار می­‌شود و در ازای غذا و سرپناهی به خدمت او درمی­‌آید... در ازای یک بطری نوشیدنی، به بیوتی اسمیت، فروخته می­‌شود. مردی که سگها را به جان هم می‌­اندازد و از این راه کسب درآمد می‌­کند... قانونی که او آموخته بود، عبارت بود از اطاعت از قوی­تر و زورگویی به ضعیف­تر.

سپید دندان | جک لندن
سپید دندان
[White Fang]. رمانی از جک لندن (جان گریفیث لاندن(1)، 1876-1916)، نویسنده امریکایی. این رمان در 1906 چاپ شد. سپید دندان، اثری است در نقطه مقابل آوای وحش که سه سال پیش از آن چاپ شده بود. اگر در آنجا باک (2)، سگ اهلی سورتمه­‌کش، به گرگی درنده تبدیل می­‌شود، در اینجا حیوانی وحشی (که سه چهارم آن گرگ و یک چهارم آن سگ گرگی است) اهلی می­‌شود و به کمک انسان می‌­آید. باک وقتی توله است، توسط یک بومی سرخ­پوست گرفتار می­‌شود و در ازای غذا و سرپناهی به خدمت او درمی­‌آید. هنوز سپیددندان کاملاً اهلی نشده است، زیرا خوی گرگی وی دائماً توسط همنوعان رقیبش به مبارزه خوانده می­‌شود. یکبار به هنگام قحطی از دست صاحبش می­‌گریزد. اما دوباره برمی­‌گردد و آخر سر، در ازای یک بطری نوشیدنی، به بیوتی اسمیت(3)، که مرد بی­‌پروایی است، فروخته می­‌شود. او مردی است که سگها را به جان هم می‌­اندازد و از این راه کسب درآمد می‌­کند. درحین درگیری شدید با یک «بولداگ» (4) قوی هیکل، مهندسی به نام ویدون اسکات (5)، در لحظه­‌های آخر، به داد سپید دندان می­‌رسد، و حیوان از آن به بعد در خدمت اوست و برای وی در حکم یک «شریک» بسیار دوست­داشتنی است. طی یک جدال سخت و مرگبار، سپید دندان از اسکات در مقابل حمله شدید یک زندانی فراری دفاع می­‌کند. و یکبار دیگر، وحشیگری خود را در حمله متقابل به اثبات می‌­رساند. لندن، در پایان این کتاب، همصدا با داروین(6) که، در کنار نیچه(7)، مارکس(8)، برگسون(9) و کنت(10)، بیشترین تأثیرها را بر وی داشت، این عبارت را می‌­آورد: «قانونی که او آموخته بود، عبارت بود از اطاعت از قوی­تر و زورگویی به ضعیف­تر.» لندن، که نامه­‌های خود را با عنوان «گرگ» امضا می­‌کرد، قیاسهای آشکاری میان دنیای انسان و حیوان می­‌کند. ولی به هرروی، از جنبه انسانی بخشیدن بی‌­اندازه و نامناسب به حیوان می‌­پرهیزد. دوگانگی ناگشوده مابین فردگرایی و سوسیالیسم، که وی در زمان زندگی به حل آن نایل نیامد، پایان این رمان را رقم می‌­زند: سپید دندان در تقابل با باک، در آوای وحش، اجتماع (جامعه) را می‌­پذیرد؛ بی­‌آنکه، به تمامی، خصوصیات و خوی گرگی خود را، که در تنهایی یا دَر درگیریهای سخت بروز می­‌کند، به کناری نهد. لندن، حق بی‌­حد و حصری را که جامعه صنعتی سرمایه­‌داری به قوی­تر می‌دهد به وضوح می­‌بیند. درست در توصیف همین تضادها و کشمکشهای اغلب شدید است که لندن، گیرایی و سرزندگی داستان را حفظ می­‌کند. این خصیصه، عناصر شاعرانه ارائه شده با ناتورالیسم برجسته یک حیوان درنده را در قالب رمانی کم نظیر پیوند می­‌دهد.

علی عبداللهی. فرهنگ آثار. سروش

1.Jack London (John Griffith) 2.Buck 3.Beauty  Smith 4.bolldog
5.Weedon 6.Darwin 7.Nietzsche 8.Marx 9.Bergson 10.Comte

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...