چرا باید «خط مقدم» را خواند؟ | الف


چندی پیش عكسی از نوجوانی خود و دوران عضویت در بسیج را با لباسی كه آرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت منتشر كردم و پس از آن با اظهارنظرهای متفاوت و بعضاً به‌شدت اعتراض‌آمیزی مواجه شدم. برای من كه دوران شکل‌گیری سپاه و شخصیت‌های مؤسس آن را دیده بودم قابل‌فهم بود كه چرا امام گفته بود «كاش من هم یك پاسدار بودم» ولی غالب مخاطبان من در شبکه‌های اجتماعی درك دقیقی از آن نداشتند.

خط مقدم موشکی فائضه غفارحدادی حسن طهرانی مقدم

مدت‌ها این پرسش ذهن مرا درگیر كرده بود كه برای این نسل چگونه باید از سپاه پاسداران حرف زد؟ این نسل كه عملكرد امروز برخی از فرماندهان سپاه را می‌بیند و سخنان بعضاً عجیب برخی از آنان را می‌شنود و زندگی و رفتار برخی از فرزندان آنان را شاهد است و تناقض‌های آشكاری از رفتار سیاسی و اجتماعی آنان با شعارهای آرمانی آغازینشان می‌یابد، چگونه می‌تواند در فضای متفاوت سی‌وپنج یا چهل سال پیش از این قرار گیرد و بفهمد كه كدام سپاه آن‌قدر محبوب و مقبول بود؟

وقتی كتاب «خط مقدم» را خواندم و چند روز در حال و هوای آن نفس كشیدم، به پاسخ آن پرسش دست یافتم و گمان می‌کنم كه بسیاری از خوانندگان آن در پایان به درك روشنی از آن «پاسدار»بودن برسند.

این كتاب با اسم زیبا و خاصش كه ایهام دارد، با تمركز بر زندگی فرمانده یگان موشكی سپاه شهید تهرانی مقدم نوشته شده و حاصل همكاری موفق یك پژوهشگر و یك نویسنده است. نثر هنرمندانه و روایت پركشش كتاب، خواننده را خط به خط -چنان‌که فصول مختلف كتاب با عنوان خط تقسیم شده- با خود پیش می‌برد و به‌صورت موازی بین خطوط مختلفی از جریان مذاكرات دیپلماتیك نظامی برای تهیه موشك و سلاح‌های جنگی از لیبی و كره شمالی تا تجربه دشوار آموزش نخستین گروه ایرانی در سوریه و راه‌اندازی یگان موشكی در كرمانشاه پیش می‌برد و هم‌زمان فضای ستاد در تهران و حال و هوای منطقه جنگی را به تصویر می‌کشد.

از سوی دیگر نویسنده [فائضه غفارحدادی] با مهارتی زنانه و قابل‌تحسین فضای عاطفی داخل خانواده و خاطرات ماه‌های نخست ازدواج شهید تهرانی مقدم را با محیط زمخت و سخت جنگ و پادگان موشكی سپاه درهم آمیخته و دو روایت مختلف نرم و سخت را با ظرافت و دقت در هم تنیده است.

این كتاب برای نخستین بار برخی اسرار نظامی دوران جنگ را از جزییات مذاكره با رهبر كره شمالی و كیفیت اقناع سرهنگ قذافی و حضور نیروهای مستشاری لیبی در تهران با لباس سپاه و ماجرای انتقال موشک‌ها به داخل كشور را افشا می‌کند و نكاتی بسیار بدیع و ناگفته از مدیریت جنگ را به خواننده عرضه می‌دارد. در لابه‌لای روایت كتاب هم، به‌تناسب از دست‌نوشته‌های شخصی همسر شهید تا خاطرات منتشرشده مرحوم هاشمی رفسنجانی و برخی مستندات دیگر استفاده شده و اثرگذاری و دقت كتاب را دوچندان ساخته است. هر چند در بین سطور كتاب -به‌رغم ترتیب و صفحه‌بندی حرفه‌ای- غلط‌های تایپی یا بی‌دقتی‌هایی دیده می‌شود كه رفع و رجوع همین موارد معدود می‌توانست بر كیفیت اثر بیافزاید، اما در مجموع نتیجه كار کاملاً قابل دفاع و تحسین‌برانگیز است.

در طول سال‌های اخیر -خوشبختانه - طیف متنوعی از کتاب‌های جذاب و خواندنی در حوزه دفاع مقدس منتشر شده و مورد استقبال گسترده خوانندگان بوده و بعضی از آن‌ها حتى از سوی مخاطبان عمومی نیز خوانده شده‌اند. كتاب «خط مقدم» نیز از این‌گونه کتاب‌هاست كه مخاطبانی از فضای غیردینی و غیرانقلابی و با حال و هوای روشنفكری -چه بسا کاملاً مخالف با تجربه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس- می‌توانند با آن ارتباط برقرار كنند.

حتى اگر كسی هیچ گرایش و علاقه‌ای به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی نداشته باشد -تنها با عشق ایران و آرزوی سربلندی و سرافرازی وطن- هنگام ورق زدن صفحات این كتاب در برابر فداكاری و تلاش طاقت‌فرسای بنیان‌گذاران صنایع موشكی ایران سر احترام و ارادت خم خواهد كرد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...
در طبقه متوسط، زندگی عاطفی افراد تحت تأثیر منطق بازار و بده‌بستان شکل می‌گیرد، و سرمایه‌گذاری عاطفی به یکی از ابزارهای هدایت فرد در مسیر موفقیت و خودسازی تبدیل می‌شود... تکنیک‌های روانشناسی، برخلاف ادعای آزادی‌بخشی، در بسیاری از موارد، افراد را در قالب‌های رفتاری، احساسی و شناختی خاصی جای می‌دهند که با منطق بازار، رقابت، و نظم سازمانی سرمایه‌دارانه سازگار است ...