کتاب «در هیاهوی سکوت» شامل زندگینامه شهید حاج عباس ورامینی توسط نشر ۲۷ بعثت به چاپ سوم رسیده و به‌زودی با زبان عربی در لبنان عرضه می‌شود.

در هیاهوی سکوت زندگینامه شهید حاج عباس ورامینی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «در هیاهوی سکوت» نوشته جواد کلاته عربی اسفندماه سال ۹۷ چاپ شد و خرداد ۹۸ هم به چاپ دوم رسید. متن و روایت کتاب «در هیاهوی سکوت» دو زاویه دید دارد. بیشتر حجم کتاب به روایت سوم شخص مفرد اختصاص دارد و گاهی نیز از راوی اول شخص مفرد نیز استفاده شده است. معدود خاطرات و روایت‌هایی هم هستند که از زاویه دید دوم شخص مفرد ارائه شده‌اند.

شخصیت شهید ورامینی، فردی تحصیل‌کرده و متمایز از اطرافیان خود بوده است. او در جریان تسخیر لانه جاسوسی به‌عنوان مسئول عملیات منصوب شد و چون به خدمت سربازی رفته و تجربیات زیادی اندوخته بود، پس از تشکیل سپاه و احساس نیاز به نیروهای باتجربه، وارد این نیروی نظامی مردمی شد. شهید ورامینی با وجود مسئولیت و مقامی که داشت، در عملیات‌های مختلف همراه نیروهای رزمنده و شناسایی پیشروی کرده و در منطقه نبرد حضور پیدا می‌کرد.

«در هیاهوی سکوت» ۴ فصل اصلی با عناوین محله فراموش‌نشدنی، سال‌های پرالتهاب، به‌سوی دانشگاه جبهه و در هیاهوی سکوت دارد.

این‌کتاب همچنین در نمایشگاه سال گذشته کتاب بیروت توسط انتشارات دارالمعارف انتخاب شده و طی ماه‌های گذشته مرحله ترجمه عربی را پشت می‌گذاشت که حالا با پایان ترجمه، صفحه‌بندی و مراحل پیش از چاپ، برای عرضه در لبنان آماده می‌شود.

................ هر روز با کتاب ..............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...