کتاب «روبات خرابکار» [Runaway robot]  نوشته فرانک کاترل بویس [Frank Cottrell-Boyce] با ترجمه ثمین نبی‌پور از سوی نشر افق منتشر شد.

روبات خرابکار» [Runaway robot] فرانک کاترل بویس [Frank Cottrell-Boyce]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، فرانک کاترل بویس، نویسنده و نمایشنامه‌نویسی است که جایزه‌های بسیاری را از آن خود کرده. «میلیون‌ها» نخستین کتاب او برای بچه‌ها، برنده مدال کارنگی شد و در سال 2012 جایزه گاردین را گرفت. فرانک در سال 2011 همراه با دنی بویل، مراسم افتتاحیه المپیک لندن را طراحی کرد. او با همسر و هفت فرزندش در انگلستان زندگی می‌کند.

فرانک کاترل بویس در این کتاب داستان روبات غول‌پیکری به نام اریک را بیان می‌کند. روباتی که به گفته نویسنده نوعی آدم‌واره یا آدم مکانیکی است. این ربات تخیلی نیست بلکه واقعا توسط کاپیتان آر. ریچاردز و دوستش آلن اچ. رفل ساخته شده و برای نخستین بار در سال 1928 در نمایشگاهی در لندن به نمایش عمومی درآمده است. اریک می‌توانست بایستد، بنشیند و به پنجاه سوال پاسخ دهد؛ ولی نمی توانست راه برود؛ اما در زمان جنگ جهانی اریک ناپدید می‌شد و شخصی او را پنهان می‌کند تا از آسیب درامان بماند تا اینکه در سال 2017 تصمیم گرفته شد اریک از نو ساخته شود.

داستان این رمان در سی‌ودو بخش به‌ هم پیوسته به همراه یادداشتی از نویسنده در پایان روایت می‌شود. ماجرا از این قرار است که وقتی «آلفی» به بخش اشیای گمشده فرودگاه می‌رود تا دست راست خودش را پیدا کند. روبات غول‌پیکری به نام «اریک» را می‌بیند که گوشه‌ای زیر آت‌وآشغال‌ها پنهان شده. اریک خیلی چیزها گم کرده مثل یک پا، بخشی از حافظه و خانواده‌اش. او قدرت زیادی دارد ولی خیلی دست‌وپاچلفتی است. آلفی هم دست کمی از اریک ندارد؛ اما برای نجات این روبات خرابکار صدساله به هرکاری دست می‌زند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «این‌جا حفره‌ای، مثل یک جای خالی، توی حافظه‌ام دارم. یادم می‌آید که روبات مثل یک چکش چوبی غول‌پیکر داشت به‌سمت من سقوط می‌کرد. چیز بعدی‌ای که یادم می‌آید این است که توی یک اتاق کوچک با کسی که لباس دکترها تنش بود، دراز کشیده بودم و او هم از من می‌خواست حرکت انگشت‌هایش را با چشم دنبال کنم، درحالی‌که خانم کمک‌کننده خوشحال با نگرانی از کنار در، ما را تماشا می‌کرد. خانمی که لباس دکترها را پوشیده بود گفت از نظر جسمی سالم هستم؛ اما از نظر روحی شوکه شده‌ام...»

نشر افق، کتاب «روبات خرابکار» را در 288 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 48 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...