با رای‌گیری در دور نهایی رقابت ادبی ایتالیا که با عنوان استرگا شناخته می‌شود، برنده سال ۲۰۱۹ این جایزه ادبی انتخاب شد.

به گزارش مهر، جایزه استرگا ۲۰۱۹ آنتونیو اسکوراتی را برای نوشتن رمانی با عنوان «ام. پسر قرن» به عنوان برنده این دوره انتخاب کرد.

به رسم هر سال هیأت داوران این جایزه در سالن کنفرانس پارک موسیقی رم در ویلا جولیا گرد آمدند و هلنا یانیزک برنده جایزه استرگا ۲۰۱۸ به عنوان رئیس هیأت داوران این انتخابات را اداره کرد. این انتخابات با محاسبه آرای الکترونیکی و کاغذی از ۶۶۰ نفر صورت گرفت. رمان برنده یعنی «ام. پسر قرن» با کسب ۲۲۸ رأی موفق به کسب عنوان برنده سال ۲۰۱۹ شد.

مارکو میسرولی برای «وفاداری» با ۱۲۷ رأی و کلادیا دوراستنی برای «کشتی تسئوس» با کسب ۹۱ رأی در مکان‌های بعدی ایستادند. این آرا حاصل رای‌هایی بود که ۴۰۰ عدد آن متعلق به گروه ادبی «دوستان یکشنبه»، ۲۰۰ رأی از رأی دهندگان خارجی و ۲۰ رأی از مؤسسات فرهنگی ایتالیا گردآوری شده بود. ۴۰ رأی نیز از سوی خوانندگان ۲۰ کتابفروشی به دست آمده بود و ۲۰ رأی نیز متعلق به کتابخانه‌های ایتالیا بود.

شماری از نویسندگان مهم ایتالیایی از جمله مارکو بالزانو، فرانچسکو کارینلا، کارلو دامیسیس و هلنا یانزیک از جمله شرکت کنندگان در این رأی‌گیری بودند. استرگا که امسال هفتاد و سومین دوره برگزاری‌اش را تجربه کرد، نامزدهایش را از میان کتاب‌های منتشر شده از آوریل سال قبل از اعطای جایزه تا مارس سال بعد انتخاب می‌کند و در مرحله پایانی با رأی داوران مختلف، تنها یک رمان برگزیده می‌شود.

آنتونیو اسکوراتی نویسنده و چهره دانشگاهی ایتالیایی که برنده امسال این رقابت است، ۵۰ ساله است و تحصیلاتش را در رشته فلسفه در دانشگاه میلان انجام داده است. وی دکتری خود را در زمینه تئوری و متن از دانشگاه برگامو دریافت کرده است و اکنون استاد همین دانشگاه و از اعضای مرکز مطالعات زبان جنگ و خشونت است. او در دانشگاه برگامو در رشته تئوری‌ها و تکنیک‌های زبان تلویزیونی تدریس می‌کند.

وی سال ۲۰۰۳ نخستین کتابش را با عنوان «گوئرا» که مجموعه مقالاتی درباره سنت‌های غربی بود منتشر کرد و با آن فینالیست دریافت جایزه ویارگیو شد. او با رمان «بازمانده» در سال ۲۰۰۵ به عنوان برنده جایزه معتبر کمپیلو انتخاب شد. «ام. پسر قرن» سیزدهمین کتاب این نویسنده و درامی تاریخی است که سال ۲۰۱۸ منتشر شد. این کتاب بر ظهور و به قدرت رسیدن بنیتو موسولینی متمرکز است.

پایه گذار این جایزه، بنیاد ادبی «بِلوچی» در سال ١٩٤٧ متشکل از جمعی از نویسندگان و ادیبان بود که در دوره پس از جنگ جهانی دوم به نقطه عطفی در فرهنگ و ادبیات ایتالیا بدل شده بود.

بنیاد «ماریا و گوفردو بلونچی» با همراهی دوستان این زوج که به دوستان یکشنبه معروف بودند، این جایزه را ایجاد کردند. این دوستان نویسنده و شاعر، هر یکشنبه در منزل خانواده بلونچی گرد هم می‌آمدند و نشست‌های ادبی خود را برگزار می‌کردند. از زمان آغاز اهدای این جایزه در ایتالیا تنها ١۱ نویسنده زن از جمله ناتالیا گینزبورگ نویسنده مشهور ایتالیایی برنده این جایزه بوده‌اند. پائولو وولپونی تنها نویسنده‌ای است که تا به حال دو بار موفق به دریافت استرگا شده است. اومبرتو اکو نویسنده و فیلسوف مشهور فقید نیز برای رمان «نام گل رُز» یکی از فاتحان این جایزه بود.

دینو بوتزاتی، چزاره پاوزه، الزا مورانته و پریمو لوی از دیگر نامدارانی هستند که این جایزه را دریافت کرده‌اند.

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...