گ. س. آرطونیان در کتاب «مشروطیت ایران و بلشویک‌های قفقاز» [The persian revolution 1905-1911 and Trans - caucasian Bolsheviks] تلاش دارد تا از افسانه نقش «آزادی‌خواهی» سرمایه‌داران انگلیسی در روند انقلاب 1911- 1905 ایران که در ادبیات خارجی و روسی شکل گرفته، پرده بردارد و آن را افشا کند.

گ. س. آرطونیان انقلاب مشروطیت ایران و بلشویک‌های قفقاز» [The persian revolution 1905-1911 and Trans - caucasian Bolsheviks]

به گزارش  کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «مشروطیت ایران و بلشویک‌های قفقاز» به تازگی با ترجمه محمد نایب‌پور و از سوی انتشارات نگارستان اندیشه باز نشر شده است. این کتاب پیش از این توسط م‍وس‍س‍ه‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ و ت‍وس‍ع‍ه‌ ع‍ل‍وم‌ ان‍س‍ان‍ی‌ با عنوان «ان‍ق‍لاب‌ ای‍ران‌ و ب‍ل‍ش‍وی‍ک‌‌ه‍ای‌ م‍اورای ق‍ف‍ق‍از» منتشر شده بود.

در این اثر تلاش شده تا تاثیر انقلاب 1907- 1905 روسیه را بر انقلاب 1911- 1905 ایران بازتاب داده، نیز ارتباط دو جانبه و قانونمند این دو انقلاب تبیین، سازمان‌های مردم‌سالار (انجمن‌هایی) را که در نتیجه خلاقیت انقلابی مردم ستمدیده ایرانی و تحت نفوذ جنبش انقلابی روسیه پا گرفتند، توصیف کرده و در نهایت نقش و کمک یکی از گروه‌های مترقی یا بلشویک‌های ماوراء قفقاز در انقلاب 1911- 1905 ایران از سایر اهدافی که در تدوین این اثر به شمار می‌روند آشکار شود.

کتاب از سه فصل تشکیل شده است؛ فصل اول مروری است بر مرحله اول انقلاب مشروطه و زمینه‌های پیدایش نارضایتی، نقش قدرت خارجی و نهایتا روند رویدادهایی که منجر به انقلاب شد. فصل دوم به ویژگی‌ها و شکل‌گیری شوراهای ایرانی (انجمن) برآمده از انقلاب مشروطه در مناطق مختلف کشور و مبارزه آنها با استبداد محمدعلی‌شاه و احیای مشروطه اختصاص دارد. در فصل سوم ابعاد و تاریخچه مشارکت بلشویک‌های قفقاز در انقلاب مشروطه ایران بررسی شده است. در این فصل به نقش بلشویک‌های قفقازی در سازماندهی گروه سوسیال دموکرات ایران (اجتماعیون عامیون) و عملکرد اعضای اجتماعیون عامیون قفقاز در حوادث ایران و کمک آنها به مبارزان آذربایجان و گیلان اشاره شده است.

نویسنده ضمن آن‌که بازتاب ثمربخش انقلاب اول روسیه بر ایران را موضوع اصلی خویش قرار داده، همچنین تلاش دارد تا از افسانه نقش «ازادی‌خواهی» سرمایه‌داران انگلیسی در روند انقلاب 1911- 1905 ایران که در ادبیات خارجی و روسی شکل گرفته، پرده بردارد و آن را افشا کند. نیز در کنار سیاست استعمارگرایانه و ضد انقلابی انگلستان سرمایه‌دار، به نقش ارتجاعی روسیه تزاری در انقلاب ایران بپردازد.

«اساسی‌ترین عملکرد این مجلس تدوین طرح مشروطه بود. 30 دسامبر 1906 مظفرالدین‌شاه بخش اول مشروطه یا «قانون اساسی» را تصویب کرد که در آن شرح حقوق و وظایف مجلس آمده بود. سپس مجلس «متمم قانون اساسی» را تدوین کرد که بر اساس مضمون و محتوا مهمترین بخش از قانون اساسی ایران به شمار میرفت. بررسی اسناد و مدارک موجود ما را به این نتیجه میرساند که به هنگام تدوین «متمم قانون اساسی» در مجلس، اقشار آزادی‌خواه منطقه آذربایجان ایران، به ویژه تبریز نفوذ بسیاری داشته‌اند. به هنگام بحث و بررسی از «متمم قانون اساسی» و به ویژه در زمان گنجاندن مفاهیم دموکراتیک در این قانون بیشترین مخالفت توسط محمدعلی‌شاه مرتجع صورت گرفته که پس از مرگ پدرش بر تخت نشسته بود.» آرطونیان در این مجال به بحث قوانین تصویب شده در مشروطه می‌پردازد و در کنار آن واکنش محمدعلی‌شاه را نیز مورد توجه قرار می‌دهد.

در این فصل مولف به انجمن تبریز می‌پردازد. تلاش و مقاومت انجمن را در برابر محمدعلی‌شاه بررسی می‌کند. در همین اثنا نگاهی هم به وضعیت انجمن‌های مشروطه در تبریز دارد. در عین حال سراغی هم از انجمن رشت می‌گیرد و گزارشی از وضعیت آن می‌دهد زمانی که محمدعلی‌شاه روی دیگر سکه را نشان داده و سر خوش با مشروطه و انجمن‌ها ندارد. مولف نگاه ویژه‌ای به رشادت‌های ستارخان و باقرخان دارد.

در فصل سوم آرطونیان سراغ اصل مطلب رفته و با اسناد و مدارکی به تبادلات قفقاز و تبریز در شکل‌گیری انقلاب مشروطه می‌پردازد: «اهمیت انقلاب روسیه و نقش بلشویک‌های ماوراء قفقاز در شکل‌گیری انقلابیون ایران، بسیار است. تقریبا تمام رجال برجسته، انقلابیون و عناصر دموکرات، مدرسه مبارزات کارگری را در روسیه سپری کردند و یا به شدت تحت تاثیر بلشویک‌های ماوراء قفقاز و روسیه بودند. بر این اساس تصادفی نبود که مناطق شمالی ایران در روند انقلاب، دموکرات ترین مناطق بود و مجامع انقلابی آن با بلشویک‌های روسیه و به ویژه ماوراء قفقاز کار می‌کردند، تنگاتنگ بود و ارتباطات کارگران مهاجر با کارگران ایران پیوند جدایی‌ناپذیر بین مردم ایران و روسیه را استوارتر کرد. این دوستی در اتحاد کارگری بین‌الملل در سال‌های انقلاب 1911- 1905 ایران چهره کرد.»

کتاب «مشروطیت ایران و بلشویک‌های قفقاز» نوشته گ. س. آرطونیان با ترجمه محمد نایب‌پور در 175 صفحه به بهای هفتاد و پنج هزار تومان از سوی نگارستان اندیشه به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...