کتاب «دختران کارخانه» [Factory Girls: From Village to City in a Changing China] نوشته لسلی تی. چانگ [Leslie T. Chang] و با ترجمه‌ای از ندا غیور، از سوی نشر کوله‌پشتی به بازار کتاب راه یافت.

دختران کارخانه» [Factory Girls: From Village to City in a Changing China] نوشته لسلی تی. چانگ [Leslie T. Chang]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، چین بیش از صدوچهارده میلیون کارگر مهاجر دارد که بزرگ‌ترین جمعیت مهاجر جهان است. اکثر این مهاجران که در کارخانه‌ها مشغول به کارند، دختران 16-25ساله هستند. لسلی چانگ سال‌ها در دونگوان زندگی کرده که مرکز تجمع کارخانه‌های جنوب چین است. به احتمال زیاد در حین خواندن این متن وسیله الکتریکی یا لباسی به همراه داشته باشید که در یکی از این کارخانه‌ها تولید شده است. او در این کتاب داستان این کارگران را نقل می‌کند، به‌خصوص دو دختر جوانی که سه سال زندگی‌شان را دنبال کرده است.

چانگ دنیایی را به تصویر می‌کشد که تنها با گم کردن تلفن همراهتان ممکن است نامزد و دوستان خود را از دست بدهید؛ جایی که دروغگویی درمورد سن، تحصیلات و تجربه کاری‌ اغلب لازمه پیشرفت است، جایی که می‌توانید با گذراندن یک دوره کوتاه کامپیوتر یا زبان انگلیسی به یک طبقه اجتماعی کاملا متفاوت پرتاب شوید. «دختران کارخانه» داستان‌های قدیمی ناگفته‌ای را درباره جمعیت عظیم زنان گمنامی روایت می‌کند که ساعت‌های بی‌شمار، اغلب در شرایطی خطرناک، کار می‌کنند تا کالاهایی را برای ما فراهم کنند که ارزش خاصی برایشان قائل نیستیم.

«دختران کارخانه» شامل دو بخش به نام‌های «در شهر» و «روستا» است که «بیرون رفتن»، «شهر»، «فقیر مردن گناه است»، «بازار استعدادیابی»، «دختران کارخانه»، «یادبود بی‌نام»، «مربع و دایره»، «قرار عاشقانه هشت‌دقیقه‌ای»، «انگلیسی به سبک خط مونتاژ»، «روستا»، «مورخی در خانواده من»، «مرکز خرید ساوث چاینا»، «عشق و پول»، «مقبره امپراطور» و «سلامت کامل» از جمله فصل‌های این کتاب به شمار می‌آید.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «داشتن دوست واقعی در کارخانه کار آسانی نبود. دوازده دختر در اتاق‌های کوچک می‌خوابیدند و در چنین مکان‌های تنگی بهتر بود رازهایشان را پیش خودشان نگه دارند. بعضی از دخترها با کارت شناسایی قرضی در کارخانه استخدام می‌شدند و هیچ‌وقت و به هیچ‌کس نام واقعیشان را نمی‌گفتند. برخی فقط با هم‌استانی‌هایشان صحبت می‌کردند که البته آن هم خطرات خود را داشت.»

کتاب «دختران کارخانه؛ روایت‌هایی از بطن چین مدرن» نوشته لسلی تی. چانگ، در 464 صفحه، به قیمت 78 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و با ترجمه ندا غیور، از سوی نشر کوله‌پشتی به بازار کتاب آمد.

................ هر روز با کتاب ...............

معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...
بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...