رمان روانکاو مشهور آمریکایی، تامس آگدن [Thomas Ogden]،  توسط نشر هنوز با عنوان «رهاشده‌ها» [The parts left out] منتشر شد.

 تامس آگدن [Thomas Ogden] رهاشده‌ها» [The parts left out]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر هنوز رمان «رها شده‌ها» را با ترجمه الهام ذوالقدر در هزار نسخه، ۲۴۰ صفحه و بهای ۵۹ هزار تومان منتشر کرده است. این رمان پیش از این با عنوان «ناتمام» ترجمه و منتشر شده بود.

این رمان ترجمه «The Parts Left out» است که برای نخستین بار به سال ۲۰۱۴ منتشر شد. آگدن نویسنده این رمان از مشهورترین روانکاوان آمریکا و جهان است و «رها شده‌ها» نخستین رمان اوست. آگدن دکترای پزشکی و روانکاوی دارد و یازده کتاب و مقاله در باب نظریه و عمل روانکاوی نوشته و کتاب‌هایی نیز درباب تحلیل روانکاوانه آثار رابرت فراست (شاعر آمریکایی)، خورخه لوییس بورخس (ادیب آرژانتینی و از برجسته‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان)، فرانتس کافکا، شیموس هینی (شاعر و نمایشنامه‌نویس ایرلندی)، والاس استیونس (شاعر نوگرایی آمریکایی) و دیگران منتشر کرده است.

از جمله آثار او می‌توان به کتاب‌های «گوش تحلیل‌گر و چشم منتقد: تجدیدنظر در تحلیل روانکاوانه و ادبیات»، «خوانش‌های خلاق: مقالاتی در باب آثار تحلیلی بدوی»، «کشف دوباره در روانکاوی: تفکر و رویا، یادگیری و فراموشی» و «هنر روانکاوی: رویاپردازی رویاهای رویانشده و گریه‌های بریده بریده» اشاره کرد. آثار او به بسیاری از زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده است. او را همچنین از شاعران خلاق و معاصر آمریکا نیز می‌شناسند.

آگدن به سال ۲۰۰۴ برنده جایزه مجله بین‌المللی روانکاوی برای مهم‌ترین مقاله سال، جایزه نورمن پرایز در سال ۲۰۱۰ برای دستاوردهای برجسته روانکاو بالینی، معلوم و نظریه پرداز و جایزه سیگورنی اوارد برای همکاری‌هایی در زمینه روانکاوی شد. او به روانکاوی و تدریس روانکاوی و نویسندگی خلاق در سانفرانسیسکو مشغول است.

«رها شده‌ها» یک داستان پر تعلیق و دلهره‌آور از خانواده فقیری است که نسل‌هاست به کشاورزی و تولیدکننده گندم در کانزاس مشغولند تا اینکه تضادی هولناک از دل این زندگی سربر می‌آورد. شخصیت‌های داستان که با ظرافت ساخته و پرداخته شده‌اند و به خوبی حس هم‌دردی مخاطب را برمی‌انگیزند، می‌کوشند که از سرنوشتی که برای‌شان رقم خورده بگریزند.

شخصیت‌های این تراژدی گیرا با ضعف‌ها و نقص‌هایشان پیچیدگی‌های بسیار دارند. آگدن با تحلیلی روانکاوانه ریشه مصائب را در کودکی، خانواده و محیط زیست‌شان می‌جوید و آن را با زبانی ساده و قابل فهم به مخاطب منتقل می‌کند. به عبارتی هرچند از اصلاحات روانکاوانه در این رمان بهره برده شده اما متن قابل فهم است.

روایت رمان چنین است که ارل و مارتا در جوانی می‌کوشند آینده‌ای فارغ از زندگی دشوار روستایی و کشاورزی والدین‌شان برای خود بسازند، به چنگال تقدیر گرفتار می‌شوند. بارداری ناخواسته مارتا آنها را از دانشگاه و رویای شغلی مناسب به خانه ساده و محقر والدین ارل پرتاب می‌کند. زهر این ناکامی فاجعه‌ای به بار می‌آورد که دامن‌گیر تمام افراد خانواده می‌شود. رمان پایان دلخراشی دارد و تا مخاطب آن را مطالعه نکند اصلاً قابل حدث نیست.

نگاه جدی نویسنده رمان به پیچیدگی روابط انسانی و ضعف‌های آدمیان، شخصیت‌ها را واقعی و جذاب کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...