در طول تاریخ سبک نوشتاری نویسندگان مشهور معمولا از محتوا بیشتر اهمیت داشت و بسیاری از منتقدان و کارشناسان ادبی نیز اهمیت خاصی برای آن قائل بودند.

خواهران برونته

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، از جین آستن گرفته تا جیمز پترسون همه نویسندگان دارای سبک و روش‌های خاصی برای نوشتن رمان و داستان دارند. معمولاً سبک نوشتاری نویسندگان مشهور در طول تاریخ حتی در بعضی موارد از محتوای نوشته شده نیز بیشتر اهمیت داشته است و بسیاری از منتقدان و کارشناسان ادبی نیز به این مسئله اهمیت خاصی می‌دهند و در نقدهای خود بارها به این مهم تاکید کرده‌اند.

اگر می‌خواهید دو سبک نوشتاری متفاوت را با هم مقایسه کنید، می‌توانید رمان‌ «هابیت» نوشته جی.ار.ار. تالکین را با رمانی مثل «اولیس» جیمز جویس مقایسه کنید. هابیت برای مخاطب عام نوشته شده و دارای نثری ساده و واضح برای درک عامه مردم نوشته شده است ولی اولیس پر از واژه‌های مبهم و ایهام‌های مختلف است که برای درک آنها باید از سواد اَدبی و تاریخی خوبی برخوردار باشید.

با وجود تفاوت سبک نوشتاری نویسندگان تمام فرهنگ‌ها در ژانرهای مختلف تحقیقی در دانشگاه کورک ایرلند انجام شده است که نشان می‌دهد تمام نوشته‌های ثبت شده نویسندگان مربوط به یک خانواده دارای سبک‌های نزدیک به هم هستند. «جیمز سولیوان» استاد دانشگاه ایرلندی به اتفاق همکارانش با مقایسه آثار اَدبی در طول تاریخ ادبیات به این نتیجه رسیده‌اند که نویسندگانی که دارای رابطه خونی هستند، تقریباً در سبک‌های نوشتاری نزدیک به هم هستند.

آنها روشی برای مقایسه آثار ادبی و رمان‌های نوشته شده توسط نویسندگان در طول قرن‌های گذشته اِبداع کردند که نامش را «سبک‌سنجی» گذاشتند. در این روش کلمات و جملات نوشته شده توسط نویسندگان مختلف مقایسه می‌شود و با استفاده از نرم‌افزارهای کامپیوتری تعدد استفاده از این کلمات در جملات توسط آنها تعیین می‌شود.

دکتر سولیوان و همکارانش آثاری از نویسندگان هم خانواده مثل کینسلی و مارتین آمیس( پدر و پسر)، آن، شارلوت و اِمیلی برونته (خواهر)، ویلیام گودوین، مری وول‌اِستون‌کرافت، و مری شلی (پدر، مادر، دختر) و دیگر نویسندگان از یک خانواده را بررسی کردند و اینگونه اعلام کردند که نوشته‌های اکثر این افراد دارای شباهت‌های بسیاری است. محققان ایرلندی ادعا می‌کنند یافته‌های به‌دست‌آمده از مقایسه‌های نرم‌افزاری نشان می‌دهد که نویسندگان خویشاوند دارای سبک‌های شبیه به هم هستند.

دکتر سولیوان پیش از این تحقیقی مستقل درباره نوشته‌های خانواده برونته، یکی از مشهورترین خانواده‌های ادبی در طول تاریخ، انجام داده بود و در آن تحقیق نیز به نتایج مشابهی دست یافته بود. در یافته‌های این محققان ثابت شده است که نوشته‌های مری شلی با مادرش مری ولستون‌کرافت دارای شباهت‌های بسیاری است که این مسئله ثابت می‌کند خانواده و رابطه خونی در سبک نوشتن تاثیر دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...