رمان «مثل دود در باد» [There there] اثر تامی اورنج [Tommy Orange] با ترجمه فرناز كامیار از سوی نشر خزه منتشر شد.

مثل دود در باد» [There there] اثر تامی اورنج [Tommy Orange

به گزارش ایبنا؛ تامی اورنج در این رمان از شادی‌ها و مصائب سرخپوستان شهرنشینی سخن می‌گوید که  انبوهی از زیبایی و معنویت عمیق و همین‌طور اعتیاد و خودکشی را به ارث برده‌اند.

«مثل دود در باد» با نام اصلی «آنجا آنجا» (There There) داستان بی‌رحمانه‌ای از چند نسل است که زخم خوردن و بهبود، خاطره و فراموشی، و زیبایی و ناامیدیِ تنیده‌شده با تاریخ سرخپوستان را به نمایش می‌گذارد.
این رمان به عنوان اولین كتاب نویسنده، به محض انتشار با  انبوهی از جوایز و موفقیت‌ها روبه‌رو شد: برنده‌ جوایز پن –همینگوی، انیسفیلد ولف بوک، حلقه‌ منتقدان کتاب ملی جان لئونارد  و کتاب اول مجمع داستان، نامزد نهایی جایزه‌ پولیتزر در سال 2019، نامزد جوایز نشنال بوک، کتاب اول لس آنجلس تایمز، مدال اندرو کارنگی، آسپن وردز و ...، یكی از 10 كتاب برتر سال 2018 به انتخاب نیویورك تایمز و...

«مثل دود در باد» همچنین با واكنش‌های تحسین‌آمیز فراوانی از سوی نویسندگان و منتقدان بزرگ مواجه شده است؛ چنانكه  مارگارت آتوود درباره آن گفته: «جست‌وجویی مهیج در عمق جامعه‌ بومی كالیفرنیا. یك زایش ادبی حیرت‌انگیز.»
این هم نظر لوئیس اردریچ، نویسنده‌ سرشناس سرخپوست، در مورد تامی اورنج و رمان اوست: «با این هنرمند عالی و بزرگ آشنا شوید که می‌توان گفت دورنمای داستان امریکایی را بسط داده است. مثل دود در باد تصویری کمیك از غمی جانکاه است. تامی اورنج نویسنده‌ای است تازه‌کار با روحی بزرگ.»

«مثل دود در باد» در 312 صفحه و با بهای 45 هزار تومان از سوی نشر خزه انتشار یافته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...