کلر خیمنز [Claire Jiménez] جایزه قلم فاکنر ۲۰۲۴ را برای «آنچه برای روتی رامیرز اتفاق افتاد» [What Happened to Ruthy Ramirez] دریافت کرد.

کلر خیمنز [Claire Jiménez]  «آنچه برای روتی رامیرز اتفاق افتاد» [What Happened to Ruthy Ramirez]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «آنچه برای روتی رامیرز اتفاق افتاد» توسط هیات داوران این جایزه متشکل از خوچیتل گونزالس، آلن مایکل پارکر و لین استگر استرانگ از بین ۴۴۵ رمان و مجموعه داستان کوتاه نوشته‌شده توسط نویسندگان آمریکایی و منتشر شده در آمریکا در سال ۲۰۲۳ انتخاب شد.

هیات داوران گفته‌اند نویسنده از طریق کاراکترهای حساس و دوست داشتنی، ریزه کاری دقیق روایت و به کارگیری زبان در قالبی نفیس که از نثر شاعرانه گرفته تا زبان روزمره طبقه کارگر را دربرمی‌گیرد، یک اثر هنری عمیق و پر از ظرافت، طنز و انسانیت خلق کرده است.

خیمنز هم گفت از یک دهه پیش شروع به نوشتن این داستان کرده که داستانی عجیب درباره ناپدید شدن یک دختر پورتوریکویی از استاتن آیلند است و زنان خانواده‌اش که نمی‌توانند دست از جست‌وجوی او بردارند. وی افزود: این رمان نه تنها درباره یک دختر گمشده بلکه داستان‌های گم شده هم هست.

کلر خیمنز یک نویسنده پورتوریکویی است که در بروکلین و استاتن آیلند نیویورک بزرگ شده است. وی نویسنده مجموعه داستان‌های کوتاه «استاتن آیلند استوریز» ۲۰۱۹ و «آنچه برای روتی رامیرز اتفاق افتاد» ۲۰۲۳ است. وی مدرک دکتری خود را در زبان انگلیسی با تخصص در مطالعات قومی و علوم انسانی دیجیتال از دانشگاه نبراسکا-لینکلن دریافت کرده و سال ۲۰۱۹ پروژه ادبیات پورتوریکویی را تاسیس کرد که یک آرشیو دیجیتال است که زندگی و آثار صدها نویسنده پورتوریکویی را در قرن گذشته مستند می‌کند. در حال حاضر، او استادیار مطالعات انگلیسی و آفریقایی آمریکایی در دانشگاه کارولینای جنوبی است.

خیمنز برای این موفقیت جایزه ۱۵ هزار دلاری دریافت کرد. دیگر رقبای وی در فهرست نهایی شامل جمل برینکلی برای «شاهد»، هنری هوک برای «گلو باز»، آلیس مک درموت برای «عفو» و کالین وینت برای «کاربران» نیز هر یک برای راه یافتن به فهرست نهایی ۵۰۰۰ دلار دریافت کردند.

این جایزه به یاد ویلیام فاکنر نویسنده آمریکایی برنده جایزه ادبی نوبل و خالق آثاری چون «خشم و هیاهو» و «گور به گور» اهدا می شود. او سال ۱۹۶۲ درگذشت.

................ هر روز با کتاب ................

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...