کتاب «نامه‌های پاپا، مخلص گرترود استاین هم هستیم!» [Selected letters 1917-1961] با ترجمه و تالیف سعید کمالی دهقانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

نامه‌های پاپا، مخلص گرترود استاین هم هستیم!» [Selected letters 1917-1961] ارنست همینگوی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب دربردارنده نامه‌های گزیده ارنست همینگوی نویسنده آمریکایی است که بازه تاریخی ۱۹۱۷ تا ۱۹۶۱ را پوشش می‌دهند.

کتاب پیش‌رو ۷ بخش اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «نامه‌نگاری‌های ارنست همینگوی و ویلیام فاکنر»، «نامه‌نگاری‌های ارنست همینگوی و جان دوس پاسوس»، «نامه‌نگاری‌های ارنست همینگوی و اسکات فیتزجرالد»، «نامه‌نگاری‌های ارنست همینگوی و شروود اندرسون»، «نامه‌نگاری‌های ارنست همینگوی و مکسول پرکینز»، «نقدی از ماریو بارگاس یوسا بر پیرمرد و دریا» و «منابع و مطالعات بیشتر».

در قسمتی از این‌کتاب که مربوط به نامه‌نگاری‌های همینگوی و مکسول پرکینز است، می‌خوانیم:

اما کیپ آن را دریافت نکرد و مجبور شدم همه این‌مراحل را دوباره از نو طی کنم و شماره تلگرافی را که همراه ویزا ارسال شده برایش بفرستم. بعد از من خواست تا برای همسرش هم ویزا بگیرم و من مجبور شدم که کارم را ول کنم و دوباره این مراحل لعنتی را بگذرانم. مجبور شدم که از اعتبارم نزد مقامات دولتی اینجا خرج کنم و ازشان بخواهم که در حقم لطف کنند، اعتباری که می‌توانستم نگه دارم تا برای خودم خرج کنم. تلگراف زد که برای چهار شب به یک اتاق احتیاج دارد و من هم اتاقی در هتل ناسیونال رزرو کردم و گفتم که خرج اتاق و غذایشان را هم پرداخت می‌کنم. نزدیک به روزی هشتاد دلار آب می‌خورد. حالا باید دید که آیا به چهار روزی که گفته بسنده می‌کند یا نه. اما می‌ارزید که در این خانه نمانند تا من بتوانم صبح‌ها به کارم ادامه بدهم. هیچ‌وقت از کیپ خوشم نیامده و الان هم دیر است که بخواهم برای دوست داشتنش زحمتی به خودم بدهم.

این‌موارد به کنار، کار کردنم خیلی یکنواخت و خوب بوده. اما وقت برای هیچ‌کار دیگری باقی نمی‌ماند. قسمتی از داستان را که قبل از ترک اینجا نوشته بودم، از اول بازنویسی کردم و قسمت‌هایی را که درست از کار درنیامده بود از نو نوشتم. برای شروع داستان خیلی اذیت شده بودم، اما آن قسمت‌ها را الان از نو نوشته‌ام و دیگر همان‌طوری است که باید. ۱۳۷ صفحه تایپ شده و اگر قسمت‌های تازه‌نوشته را هم به آن اضافه کنم آن‌وقت دست‌نویس می‌شود ۱۵۶ صفحه. دست‌نویس تایپ‌نشده در کل ۹۰۷ صفحه است. خیلی از قسمت‌هایش احتیاج به بانویسی ندارد، چون آن‌بخش‌هایی که پس از شروع داستان نوشتم و همین‌طور اواسط آن خوب از کار درآمده. کاش این مسافرهای محترم نیامده بودند اینجا و مزاحمت ایجاد نمی‌کردند. روزهای خنک زمستان بهترین زمان برای نوشتن است.

این‌کتاب با ۱۱۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...