«استنطاق» [Объяснения и показания] نوشته فئودور میخایلاویچ داستایفسکی با ترجمه عبدالمجید احمدی توسط نشر برج منتشر شد.

استنطاق» [Объяснения и показания] نوشته فیودور میخایلاویچ داستایوفسکی

به گزارش کتاب نیوز، نیمه‌شبِ بیست‌وسوم آوریل 1849، سی‌وشش نفر از جمله فئودور داستایفسکی به جرم عضویت در «محفل پتراشفسکی» بازداشت شدند. محاکمه‌ی داستایفسکی هشت ماه طول کشید. پس از اتمام بازجویی‌ها، به فرمان تزار نیکلای اول، دادگاه تشکیل شد و داستایفسکی را به جرم خواندن، گزارش‌ندادن و توزیع نامه‌های ضددینی و ضدحکومتی به تیرباران محکوم کرد. درست در سحرگاهی که محکومان پای سکوی تیرباران بودند و سه‌ نفر‌ از هم‌قطاران داستایفسکی با چشم‌های بسته در انتظار آتش گلوله‌ بر سینه‌هایشان بودند، پیک تزار از راه رسید و خبر از لغو مجازات اعدام برای محکومان حلقه‌ی پتراشفسکی داد؛ اما تجربه‌ی عذاب روحی این لحظات هرگز داستایفسکی را رها نکرد.

سال 1860 داستایفسکی متن بازجویی‌هایش در زندان تزار را بازنویسی کرد و توضیحاتی نیز به آن افزود؛ کتاب حاضر شرحی است از آن تجربه‌ی هول‌آور. همچنین او درباره‌ی پرونده‌ی خود و دیگر اعضای محفل پتراشفسکی نوشته و البته مشروح بازجویی‌هایش را طی زمان رسیدگی به این پرونده بی‌کم‌وکاست آورده‌است.

«استنطاق» نوشته فیودور داستایفسکی در 128 صفحه همراه با جلد شومیز و قیمت 35 هزارتومان در دسترس علاقمندان آثار کلاسیک روس قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...