رمان «دفتر خاطرات» [The Notebook] نوشته نیکلاس اسپارکس [Nicholas Sparks] با ترجمه طاهره صدیقیان با چاپ جدید توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

دفتر خاطرات» [The Notebook] نیکلاس اسپارکس [Nicholas Sparks]

به گزارش خبرنگار مهر،‌ چاپ اول این‌ترجمه، سال ۸۵ توسط این‌ناشر عرضه شده بود.

«دفترچه خاطرات» رمانی رمانتیک و عاشقانه است که شخصیت‌های اصلی‌اش مرد و زنی جوان به‌نام‌های نوواح و الی هستند که قصه رابطه عاشقانه و مسائل زندگی‌شان در آن روایت می‌شود. برهه زمانی اتفاقات این‌داستان هم پیش و پس از جنگ است. دو شخصیت نامبرده که خاطرات عاشقانه‌ای از یکدیگر دارند، چندی از هم جدا می‌مانند و هریک به زندگی شخصی خود رو می‌آورند اما سرانجام عشق گذشته خود را احیا می‌کنند و زندگی جدیدی را پی می‌گیرند.

در بخشی از این‌داستان، پس از گذشت سال‌ها از تولد اولیه عشق بین نوواح و الی، مقاله‌ای در روزنامه در مورد تلاش‌های نوواح در جنگ، توجه آلی را جلب می‌کند و باعث می‌شود پس از ۱۴ سال نزد او برود. سپس آلی تصمیم می‌گیرد بین دو مردی که دوست دارد، دست به انتخاب بزند. داستان هم توسط شخصیتی در زمان حال، روایت می‌شود که برای زنی که مبتلا به آلزایمر، کتاب می‌خواند.

با اقتباس از این‌کتاب، فیلمی سینمایی در سال ۲۰۰۴ ساخته شده است.

چاپ جدید ترجمه فارسی «دفتر خاطرات» با ۱۸۴صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان عرضه شده است.

[این کتاب برای نخستین بار با با ترجمه س‍پ‍ن‍د ن‍ام‌آور با عنوان «ن‍ام‍ه‌ای‌ از دی‍روز» در سال ۱۳۸۳ منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...