شاهنامه علیقلی خویی نخستین شاهنامه چاپی دنیا محسوب می‌شود... سه خمسه نظامی با امضای میرزاعلیقلی وجود دارد... سرلوحه‌های وقایع اتفاقیه تا 1270 مربوط به میرزا علیقلی است... اولین طوفان‌البکا که در سال 1265 منتشر شده است با 47 تصویر بیشترین تعداد تصویر را دارد.

به گزارش ایبنا، نشست علمی «بررسی آثار و احوال علیقلی خویی» شنبه 14 اردیبهشت 1398 با سخنرانی الریش مارزلف، علی بوذری، رکسانا زنهاری، مصطفی لعل شاطری، حمید میزبانی، محمد گودرزی، سیده نسیم صلاحی، هم‌زمان با گشایش نمایشگاه «آثار چاپ سنگی علی‌قلی خویی» در کتابخانه و موزه ملی ملک برگزار شد.

میرزا علیقلی که در حدود سال 1230 هجری در خوی زاده شده است، نخستین تصویرگر شناخته شده کتاب‌های چاپ سنگی و سربی در دوران قاجار است و از پرکارترین هنرمندان این عرصه محسوب می‌شود. به گونه‌ای که آثارش بارها توسط معاصران و پسینیانش گرته‌برداری شده است.

بسیاری از آثار خویی به الگوی همیشگی تصویرگری کتاب‌های چاپ سنگی تبدیل شده‌اند و بر این مبنا می‌توان او را بنیان‌گذار سبک تصویرگری کتاب‌های چاپ سنگی معرفی کرد. از خویی 33 کتاب در زمینه‌های مختلف شناسایی شده است و همچنین اغلب سرلوح‌های روزنامه وقایع اتفاقیه تا صفر سال 1272 هجری قمری بر اساس شباهت‌های سبکی به او منسوب می‌شود. حوالی سال 1272، زمان تقریبی درگذشت میرزا علیقلی خویی است.

نخستین شاهنامه چاپی دنیا | علیقلی خوئی

حمیدرضا شاکری، مدیر پژوهش و آموزش کتابخانه و موزه ملی ملک گفت: «در کتابخانه و موزه ملی ملک آثار چاپ سنگی نفیسی نگهداری می‌شود که در ذیل این آثار شاید شاهنامه[فردوسی] علیقلی خویی که نخستین شاهنامه چاپی دنیا هم محسوب می‌شود از جمله نفیس‌ترین این آثار است. ما این اثر را از یک‌سال و نیم پیش در موزه به صورت دائمی در معرض دید عموم قرار داده‌ایم.»

پس از سخنان شاکری پنل اول نشست، اولریش مارزلف پژوهشگری که درباره نسخ چاپ سنگی و به ویژه شخصیت و آثار میرزا علیقلی خویی آثار قابل توجهی دارد به سخنرانی پرداخت. مارزلف عضو آکادمی علوم آلمان و پژوهشگر ارشد دانش‌نامه قصه است.

عنوان سخنرانی‌ که او ارائه داد «احوال و آثار علیقلی خویی» بود. وی گفت: «ما درباره زمان تولد و وفات میرزاعلیقلی اطلاعات دقیقی نداریم. این را می‌دانیم که در سال 1240 چاپ سنگی به ایران ورود کرده و اولین کتاب‌های مصور با امضای میرزاعلیقلی خویی در سال 1263 منتشر شده است. آن آثار، کتاب‌ بختیارنامه و کتاب نوش‌آفرین هستند. تنها اطلاعات دقیقی که ما میرزاعلیقلی داریم از کتاب‌های تصویردار با امضای او ناشی می‌شود و غیر از این اطلاع دقیق دیگری از او نداریم.»

وی ادامه داد: «پادشاهی ناصرالدین شاه از سال 1264 آغاز شده است و در سال 1267 میرزا علیقلی خویی اثر خود را با عنوان فراش قبله عالم امضا کرده است. در سال 1268 نیز کتابی را با عنوان بنده دربار و در سال 1270 اثری را با عنوان خادم مدرسه دارالفنون امضا کرده است. آخرین کتاب امضاداری که از او در دست داریم به سال 1272 مربوط است. بر همین مبنا حدس زده می‌شود او در سال 1272 یا کمی بعد از آن درگذشته باشد.»

این پژوهشگر ادامه داد: «در طی ده سالی که از سال‌های فعالیت‌ خویی شناسایی شده است شاهد تحولی شگفت‌انگیز هستیم. او آثار اول خود را کوچک می‌کشید و امضای کوچکی هم داشت ولی آثار انتهایی خود را با اطمینان امضا می‌کرد. آنچه قطعی می‌دانیم این است که سی‌وشش عنوان کتاب با امضای میرزاعلیقلی در دست داریم. البته آثار دیگری هم هستند که او با همراهی دیگران کشیده است و باید به دقت نقاشی‌ها را ارزیابی کرد تا بدانیم کدام نقاشی را خودش کشیده و کدامیک را همکارانش.»

وی افزود: «ما می‌دانیم سه خمسه نظامی با امضای میرزاعلیقلی وجود دارد ولی نکته این است که بعضی تصاویر در یکی از این نسخه‌ها شیوه متفاوتی دارند. در دو نسخه مربوط با سال 1264 و 1269 تصاویر از یک شیوه پیروی می‌کنند اما در نسخه 1270 شیوه تصویرگری آنقدر متفاوت است که باعث تعجب می‌شود و این پرسش را به وجود می‌آورد که آیا آن نسخه مربوط به میرزاست یا دیگران نقاشی کرده‌اند و میرزا فقط امضا کرده است؟»

مارزلف همچنین گفت: «ما می‌دانیم سرلوحه‌های وقایع اتفاقیه تا 1270 مربوط به میرزا علیقلی است ولی دقیق نمی‌دانیم از چه تاریخی کسان دیگر ساختن سرلوحه‌ها را بر عهده گرفته‌اند. همچنین عکس‌هایی از آثار میرزاعلیقلی موجود است که ما نمی‌دانیم اصلشان در کجا نگهداری می‌شود.»

او در بخش دیگری از سخنانش گفت: «اگر دلایلی برای تشکیک در انتساب برخی آثاری میرزاعلیقلی وجود داشته باشد هم ما در نهایت به یک فهرست 30 عنوان می‌رسیم که در فاصله سال‌های 1263 تا 1272 تصویرگری شده‌اند. در عین حال کتاب‌های زیادی هست که هنوز باید آنها را ارزیابی کنیم.

به عنوان نمونه یک نقاشی که ما حدود بیست سال پیش در یک مجموعه کتاب کاملاً متفاوت به عنوان کاغذ بدرقه مورد استفاده قرار گرفته بود و در کتابخانه آستان قدس نگهداری می‌شد ما را به کتابی رهنمون کرد که در مجموعه‌ای شخصی در تهران نگهداری می‌شود و امضای میرزاعلیقلی را دارد. باید گفت کتاب‌های بسیاری هستند که تشخیص آنها با تردید مواجه هستند و باید در این زمینه تلاش بیشتری شود.»

در نمایشگاه آثار علیقلی خویی علاوه بر مجموعه موجود در موزه ملک، از آثار گردآوری شده توسط علی بوذری استادیار دانشگاه هنر تهران نیز بهره‌برداری شده است. وی سخنران بعدی این مراسم بود. بوذری سخن خود بر کتاب‌های چاپ سربی خویی و به طور مشخص کتاب طوفان‌البکا متمرکز کرد. وی گفت: «در ابتدای ورود چاپ سربی به ایران، بیشتر کتاب‌هایی که چاپ می‌شده‌اند، کتاب‌های مذهبی بوده‌اند.»

وی گفت: «مرگ عباس میرزا اتفاقی ناگوار برای کتاب‌های چاپ سنگی بود. می‌شود ملاحظه کرد که از سال 1249 که چاپ سنگی به ایران وارد می‌شود چاپ سربی رنگ می‌بازد. با ورود چاپ سنگی، چاپ کتاب به شیوه سربی به زودی متوقف می‌شود. به این دلیل که چاپ به شیوه سنگی راحت‌تر بوده است و حتی صحبت این است که در خانه‌ها نیز امکان چاپ سنگی وجود داشته است. با توجه به دانسته‌های ما، پس از ورود چاپ سنگی به مدت شش سال هیچ کتابی با چاپ سربی منتشر نمی‌شود.»

ایزدی افزود: «نخستين کتاب مصوری که به شیوه چاپ سربی منتشر شده است، مختارنامه در سال 1261 است. پس از آن در سال 1265 طوفان البکا منتشر می‌شود و این کتاب یک‌بار دیگر نیز در سال 1269 به چاپ می‌رسد. پس از آن نیز تمام طوفان‌البکاها به صورت مصور منتشر می‌شوند. در مورد مختارنامه گفته شده است که تصاویر با کلیشه چوبی به اثر اضافه شده است اما درباره کتاب‌های پس از آن به این گونه بوده است که متن کتاب به صورت چاپ سربی و با حروف برجسته شکل می‌گرفته و در چاپخانه‌ای دیگر تصاویر به شیوه چاپ سنگی به صفحه اضافه می‌شده است. تفاوت این شیوه‌های چاپ، روند انتشار اثر را بسیار مشکل می‌کرده است.»

وی با اشاره به اینکه تاکنون 56 طوفان‌البکای مصور شناسایی شده است، درباره اهمیت نسخه مربوط به 1265 این کتاب گفت: «اولین طوفان‌البکا که در سال 1265 منتشر شده است با 47 تصویر بیشترین تعداد تصویر را دارد و در طول 100 سال همواره از تعداد این تصاویر کاسته شده است تا آنکه به هشت تا نه تصویر در سراسر کتاب می‌رسیم.»

ایزدی درباره جنبه دیگر اهمیت نسخه 1265 گفت: «شیوه چاپ همزمان از دیگر جوانب اهمیت این اثر است. از آنجا که قرار دادن تصویر و متن در کنار یکدیگر بسیار مشکل است، از طوفان البکای 1269 به بعد مشاهده می‌کنیم شیوه ارائه این می‌شود که یک صفحه کامل متن و یک صفحه کامل تصویر باشد. اما در نسخه 1265 ملاحظه می‌کنیم که تصویر و متن در کنار یکدیگر قرار دارند و این اهمیت این نسخه که یکی از پراهمیت‌ترین آثار در کارنامه علیقلی خویی است را مشخص می‌کند.»

پس از بوذری، سخنرانان دیگر نظیر رکسانا زنهاری، مصطفی لعل شاطری، حمید میزبانی، محمد گودرزی و سیده نسیم صلاحی نیز به ارائه تحقیقات خود در زمینه زندگی و آثار میرزا علیقلی خویی در قالب سخنرانی پرداختند. شایان ذکر است که نمایشگاه آثار چاپ سنگی میرزا علیقلی خویی، شامل 11 اثر ویژه از این تصویرگر، تا 13 خرداد 1398 در کتابخانه و موزه ملی ملک برقرار است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...