رمان "بیلیارد در ساعت نه و نیم" نوشته هاینریش بُل پس از 12 سال دوباره در ایران منتشر می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان "بیلیارد در ساعت نه و نیم" از این نویسنده مطرح آلمانی و برنده جایزه ادبی نوبل در سال 1972 که 12 سال پیش (1377) و با ترجمه کیکاووس جهانداری و توسط انتشارات سروش در ایران منتشر شده بود، بار دیگر منتشر می‌شود.

چاپ دوم این رمان را این بار انتشارات ماهی منتشر می‌کند که به تازگی مجوز آن را از وزارت ارشاد گرفته است.
 
در حال حاضر کتاب 380 صفحه‌ای "بیلیارد در ساعت نه و نیم" توسط این ناشر زیر چاپ است و تا هفته آینده روانه بازار می‌شود.
 
هاینریش بُل در این کتاب سرنوشت سه نسل را توصیف می‏کند که هر یک از آنان به نوعی در ساختن یا انهدام صومعه‏ای به نام "سن آنتون" دست دارند. البته نوبلیست آلمانی در خلال روایت این داستان، اثری فلسفی خلق کرده  که برگفته از مفاهیمی مانند آبادانی و ویرانی است.
 
قطار به موقع رسید (ترجمه کیکاووس جهانداری ـ نشر چشمه)، گوسفندان سیاه و خانه‌ای بی‌حفاظ (هر دو با ترجمه محمد چنگیز ـ نشر نقش خورشید) آدم، کجا بودی؟ و پایان مأموریت (هر دو با ترجمه ناتالی چوبینه  ـ نشر سپیده سحر)، و حتی یک کلمه هم نگفت (ترجمه حسین افشار ـ نشر دیگر)، نان سال‌های جوانی و عقاید یک دلقک (هر دو با ترجمه محمد اسماعیل‌زاده ـ نشر چشمه)، سیمای زنی در میان جمع (ترجمه مرتضی کلانتری ـ نشر آگاه) ، آبروی از دست رفته کاترینا بلوم (ترجمه شریف لنکرانی ـ  نشر خوارزمی)، شبکه امنیتی (ترجمه محمدتقی فرامرزی ـ نشر کتاب مهناز) و زنان در چشم‌انداز رودخانه (ترجمه کامران جمالی ـ نشر کتاب مهناز) از جمله آثار منتشر شده از هاینریش بُل در ایران هستند.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...