رمان پلیسی «شاهین مالت» نوشته دشیل هَمت [Dashiell Hammett] با ترجمه محمود گودرزی توسط نشر برج منتشر و راهی بازار نشر شد.

شاهین مالت دشیل هَمت [Dashiell Hammett]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر برج که آثار ترجمه خود را از ادبیات جهان با رعایت حق کپی رایت منتشر می کند، در ابتدای این کتاب نوشته با توجه به گذشت بیش از ۵۰ سال از چاپ «شاهین مالت» ترجمه و چاپ آن برای همه آزاد است و به همین دلیل این ناشر اقدام به چاپ آن کرده است. از این رمان، پیش تر با ترجمه ای به قلم پرویز نصیری توسط نشر روزنه کار [و نیز با ترجمه ح‍س‍ن‌ زی‍ادل‍و در ان‍ت‍ش‍ارات‌ س‍ت‍ای‍ش‌] منتشر شده است.

«شاهین مالت» یکی از آثار شاخص و شناخته شده ادبیات پلیسی است که فیلمی سینمایی هم با اقتباس از آن ساخته شده که همفری بوگارت نقش اصلی آن یعنی شخصیت کارآگاه سم اسپید را ایفا کرده است. ساموئل دشیل همت نویسنده رمان های پلیسی متولد ۱۸۹۴ در جنوب مریلند آمریکاست و کارآگاه سم اسپید یکی از شخصیت های مخلوق او در ادبیات پلیسی است. او خود مدتی به عنوان کارآگاه خصوصی در آژانس پینکرتون فعالیت کرد و تجربه این فعالیت ها دستمایه و سرمایه نوشتن رمان های پلیسی اش شد.

همت پیش از نویسنده شدن، تهیه کنندگی در هالیوود را هم تجربه کرد اما با نوشتن «شاهین مالت» با اقبال روبرو شد و به دلیل تفاوتش با دیگر آثار او، باعث موفقیتش شد. در این رمان، کارآگاه اسپید که ماجرای قتل دستیارش مایلز آرچر را دنبال می کند، متوجه می شود مایلز در یک ماموریت به ظاهر ساده اما در باطن پیچیده کشته شده است. ماجرا بر سر به دست آوردن مجسمه ای است که شاهین مالت نام دارد اما کارآگاه اسپید برای رسیدن به آن، موانع زیادی دارد؛ ازجمله پلیس، زنان اغواگر، دادستان، گروه های جنایتکار و گنگسترها.

رمان «شاهین مالت» در ۲۰ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از ترجمه محمود گودرزی از این کتاب می خوانیم:

اسپید به اتاق پذیرایی برگشت و یک سمت کاناپه نشست، آرنج روی زانو، گونه ها در دست، به زمین نگاه می کرد، نه به بریجید اشانسی که بی حال و بی رمق از روی مبلی به او لبخند می زد. چشم های اسپید سرشار از احساس بود. چین های بالای دماغ و بین ابروهایش عمیق بودند. سوراخ های بینی اش با نفس هایش به بیرون و داخل تکان می خوردند.
وقتی مشخص شد که اسپید قصد ندارد سرش را بالا بیاورد و به او نگاه کند، بریجید دیگر لبخند نزد و با اضطرابی فزاینده کارآگاه خصوصی را تماشا کرد.
ناگهان خشمی شدید به چهره اسپید آمد و باعث شد با صدایی توگلویی و خشن سر صحبت را باز کند. همان طور که صورت برافروخته اش را در دست گرفته بود، با نگاهی غضبناک و خیره به زمین، پنج دقیقه بی وقفه به داندی ناسزا گفت، با صدایی توگلویی و خشن فحش هایی رکیک، کفرآمیز و پی در پی به او داد.
بعد صورتش را از بین دست هایش بالا آورد، به دختر نگاه کرد، شرمنده و خجل پوزخند زد و گفت: «بچگانه است، ها؟ می دانم، اما به خدا قسم متنفرم از اینکه کسی کتکم بزند و کتکش نزنم.»

این کتاب با ۲۸۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...