ترجمه مهرناز زاوه | ایبنا


کرت ونه‌گات در طول زندگی حرفه‌ای خود که بیش از نیم قرن به طول انجامید عناوین زیادی داشت: رمان‌نویس پرفروش، دوستدار پادفرهنگ، سخنران شناخته‌شده و یک طنزپرداز تند سیاسی. اما آیا نویسنده «سلاخ‌خانه شماره پنج» -که در یکی از فیلم‌های رادنی دنجرفیلد حضور افتخاری داشت و نقاشیِ درهمی به امضایش اضافه کرده بود- شایسته مطالعات آکادمیک هم‌گام با همینگوی و فاکنر است؟

سوزان فرل [Susan Farrell] تجسم خانه: داستان‌های جنگی آمریکا از همینگوی تا ۱۱ سپتامبر» [Imagining Home: American War Fiction from Hemingway to 9/11]،

سوزان فرل [Susan Farrell]، استاد ادبیات معاصر آمریکا در کالج چارلستون معتقد است: «بدون شک.» او که از بنیان‌گذاران انجمن کرت ونه‌گات است که با هدف ترویج مطالعات علمی پیرامون ونه‌گات، زندگی و آثار او راه‌اندازی شده، می‌گوید: «او از برخی نویسندگان مورد توجه‌ قرن بیستم معتبرتر است.»

ایده ایجاد گروهی برای اختصاص به نویسنده هوسیه‌ای در سال ۲۰۰۷ و هنگامی که فرل بر روی کتابش با عنوان «هم‌نشینی منتقدانه با کرت ونه‌گات» کار می‌کرد به ذهنش رسید. حدود ۸۰ انجمن ادبی مشابه با اعضایی که آثار نویسندگانی نظیر نلسون آلگرن تا والت ویتمن را مطالعه می‌کنند وجود دارد، اما در آن زمان هیچ‌کدام بر ونه‌گات متمرکز نبودند.

امروز این انجمن اعضایی از سرتاسر کشور آمريکا دارد و برخی از کارشناسان برجسته ونه‌گات در کنفرانس‌های ادبی به بحث و گفت‌وگو می‌پردازند، مقالات علمی با تمرکز بر موضوعاتی مانند صحت تاریخی «سلاخ‌خانه شماره پنج» را جمع‌آوری و از گنجاندن آثار او در دوره‌های ادبی مدارس و دانشگاه‌ها حمایت می‌کنند. فرل یکی از فعال‌ترین شرکت‌کنندگان این انجمن و نویسنده مقالاتی نظیر «ونه‌گات و مذهب» و «هنر، زندگی خانوادگی و زن‌های ونه‌گات» است.

مارک لیدز، رئیس انجمن ونه‌گات، از اعضای هیات موسس موزه و کتابخانه کرت ونه‌گات و نویسنده «دایرة‌المعارف ونه‌گات» می‌گوید: «سوزان فرل این تصور را رد می‌کند که یک نفر می‌تواند معلم باشد یا محقق، اما نه هردو. نزدیک به سه دهه است که او حرفه تحسین‌برانگیز تدریس را حفظ کرده و به نقاط عطف عمده‌ای در زمینه اثرات جنگ آمريکا بر ادبیات دست یافته است.»

فرل می‌گوید دلیل اصلی ایجاد انجمن ونه‌گات، زنده نگه داشتن اعتبار و آوازه فکری این نویسنده است. او گفت: «بسیاری از نویسندگانی که در زمان خود محبوب هستند، با گذر زمان در هاله‌ای از ابهام و گمنامی قرار می‌گیرند.»

مطمئنا در مورد ونه‌گات چنین اتفاقی نیفتاده است. بیش از دو جین رمان، مجموعه داستان و آثار غیرداستانی او همچنان چاپ می‌شوند و هر سال به فروش خوبی می‌رسند. اما برخی هستند که ونه‌گات را نویسنده کم‌ارزش داستان‌های عامه‌پسند علمی تخیلی می‌دانند. از آن دست نویسندگانی که محبوبیتش در میان توده مردم، ارزش ادبی او را نفی می‌کند.

فرل می‌گوید: «بسیاری از مردم ونه‌گات را چندان جدی نمی‌گیرند و این دلایل متعددی دارد. او می‌تواند به‌طور فریبنده‌ای ساده و شاید بیش از حد در دسترس باشد. منتقدان دهه ۷۰ و ۸۰ آن‌طور که باید او را جدی نگرفتند. از زمان مرگش در سال ۲۰۰۷ چیزهای زیادی نوشته شده و در حال حاضر شهرت بسیار زیادی دارد. او سبک نگارش کاملا جدیدی ارائه کرد که بسیار تاثیرگذار بود.»

سبک او پست‌ مدرن و مینیمالیستی، با جملات کوتاه و پاراگراف‌هایی است که خواندنشان آسان است. معروف‌ترین عبارات او اغلب تنها از چند کلمه تشکیل شده، مثل «بله، رسم روزگار چنین است» در «سلاخ‌خانه شماره پنج» که به مثابه مؤخره‌ای بر هر مرگ است.

فرل مثل بسیاری «سلاخ‌خانه شماره پنج» را شاهکار ونه‌گات می‌داند و آن را در کلاس‌های ادبیات آمریکایی خود گنجانده، اما متوجه شده است با اینکه اکثر دانش‌آموزان امروز نام ونه‌گات را شنیده‌اند، آثارش را تا کنون نخوانده‌اند.

Kurt Vonnegut کورت ونه گات

ونه‌گات قهرمان اصلی «سلاخ‌خانه شماره پنج» را بر اساس تجربیات خود از نجات یافتن از بمباران درسدن آلمان در جنگ جهانی دوم تصویر کرد. فرل می‌گوید: «بعضی از آثارش ممکن است کارتونی به نظر برسد، اما من فکر می‌کنم این موضوع کاملا تعمدی است. چیزهایی که او در جنگ تجربه می‌کند عموما ساده‌لوحانه و کارتونی بیان می‌شود که همین موضوع آن را تکان‌دهنده‌تر می‌کند. خواننده در آنِ واحد از امتیاز جملات بسیار ساده، غیراحساسی و هراسی که نویسنده توصیف می‌کند، برخوردار می‌شود.»

اوایل سال جاری فرل به برپایی یک نمایشگاه هنری با تمرکز بر «سلاخ‌خانه شماره پنج» در کتابخانه کالج ادلستون کمک کرد. ۵۰ نقاشی رنگ روغن که در سال ۲۰۱۹ توسط لنس میچیو، استاد هنر سابق کالج چارلستون، خلق شده بود در ادای احترام به پنجاهمین سالگرد انتشار این رمان در این نمایشگاه به نمایش درآمد. میچیو در آن زمان گفت:‌ «ونه‌گات مثل یک نقاش می‌نویسد. و من سعی می‌کنم مثل یک نویسنده نقاشی کنم.»

آخرین کتاب فرل، «تجسم خانه: داستان‌های جنگی آمریکا از همینگوی تا ۱۱ سپتامبر» [Imagining Home: American War Fiction from Hemingway to 9/11]، شامل فصولی درباره ارنست همینگوی در جنگ جهانی اول، ونه‌گات در جنگ جهانی دوم و تیم اوبرین در طول جنگ ویتنام است. فرل می‌گوید همواره مجذوب ادبیات جنگی قرن بیستم بوده که او همراه با نویسندگان آمریکایی معاصر نظیر تونی موریسون، دان دلیلو و لوئیس اردریچ تدریس می‌کند. او درباره ادبیات معاصر آمريکا می‌گوید: «این رشته فوق‌العاده است و بسیاری از دانش‌آموزان دوستش دارند. آنها شانس مطالعه این مطالب را در مدرسه نداشته‌اند و کلاس‌هایشان درباره ادبیات انگلیس یا ادبیات اولیه آمریکاست. بنابراین معمولا از خواندن ادبیات مربوط به زمان و مکان خود بسیار خوشحال می‌شوند.»

در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...