کتاب جدید جی.کی. رولینگ عنوان سریع‌ترین فروش کتاب در سال ‌2008 را به‌دست آورد.

کتاب «داستان‌های بیدل ‌شاعر» که روز چهارم دسامبر منتشر شد، جدیدترین کتاب رولینگ است، که عنوان شده با هدف کمک به انسان‌های نیازمند در اروپا به چاپ رسیده است.

این کتاب در مدت تنها دو هفته، ‌6/2 میلیون نسخه فروش جهانی داشته و توانسته عنوان سریع‌ترین فروش جهانی یک کتاب در سال ‌2008 را به‌دست آورد.

به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، «داستان‌های بیدل‌ شاعر» رکورد فروش دو نسخه در هر ثانیه را به‌جا گذاشته و تاکنون ‌4/8 میلیون دلار درآمد برای مؤسسه‌ی خیریه متعلق به رولینگ به‌همراه آورده است.

رولینگ پیش‌تر در سال ‌2007 با کتاب «هری‌ پاتر و قدیسان مرگ‌بار» عنوان سریع‌ترین فروش جهانی یک کتاب را تجربه کرده بود.

کتاب جدید رولینگ متشکل از پنج داستان تخیلی جادویی است که معلم فنون جادوگری یعنی آلبوس دومبلدور در هفتمین کتاب هری‌ پاتر - «قدیسان مرگ‌بار» - به دوست هری - هرمیون گرنجر - می‌آموزد.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...