کتاب جدید جی.کی. رولینگ عنوان سریع‌ترین فروش کتاب در سال ‌2008 را به‌دست آورد.

کتاب «داستان‌های بیدل ‌شاعر» که روز چهارم دسامبر منتشر شد، جدیدترین کتاب رولینگ است، که عنوان شده با هدف کمک به انسان‌های نیازمند در اروپا به چاپ رسیده است.

این کتاب در مدت تنها دو هفته، ‌6/2 میلیون نسخه فروش جهانی داشته و توانسته عنوان سریع‌ترین فروش جهانی یک کتاب در سال ‌2008 را به‌دست آورد.

به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، «داستان‌های بیدل‌ شاعر» رکورد فروش دو نسخه در هر ثانیه را به‌جا گذاشته و تاکنون ‌4/8 میلیون دلار درآمد برای مؤسسه‌ی خیریه متعلق به رولینگ به‌همراه آورده است.

رولینگ پیش‌تر در سال ‌2007 با کتاب «هری‌ پاتر و قدیسان مرگ‌بار» عنوان سریع‌ترین فروش جهانی یک کتاب را تجربه کرده بود.

کتاب جدید رولینگ متشکل از پنج داستان تخیلی جادویی است که معلم فنون جادوگری یعنی آلبوس دومبلدور در هفتمین کتاب هری‌ پاتر - «قدیسان مرگ‌بار» - به دوست هری - هرمیون گرنجر - می‌آموزد.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...