رمان «پلیس گُل‌ها، درخت‌ها و جنگل‌ها» [La Police des fleurs, des arbres et des forêts] نوشته رومن پوئرتولاس [Romain Puértolas] با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

پلیس گُل‌ها، درخت‌ها و جنگل‌ها» [La Police des fleurs, des arbres et des forêts] رومن پوئرتولاس [Romain Puértolas]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب که صدوهفتادوچهارمین رمان و دویست‌وششمین عنوان از مجموعه ادبیات جهانِ نشر ققنوس است، پنجمین کتابی است که این‌ناشر با ترجمه الله‌دادی با خرید امتیاز کپی‌رایت از پوئرتولاس منتشر می‌کند.

کتاب پیش‌ رو، پس از «سفر شگفت‌انگیز مرتاضی که در جالباسی آیکیا گیر افتاده بود»، «ناپلئون به جنگ داعش می‌رود»، «دخترکی که ابری به بزرگی برج ایفل را بلعیده بود» و «همه تابستان بدون فیس‌بوک»، پنجمین کتابی است که از این‌نویسنده جوان فرانسوی منتشر و سپس در ایران ترجمه و چاپ می‌شود. پوئرتولاس که به‌عنوان یک نویسنده جوان شناخته می‌شود، در سال ۲۰۱۳ با رمان «سفر شگفت‌انگیز مرتاضی که در جالباسی آیکیا گیر افتاده بود» به پدیده ادبی سال فرانسه تبدیل شد و پس از آن، آثار دیگر خود را منتشر کرد.

نسخه اصلی «پلیس گُل‌ها، درخت‌ها و جنگل‌ها» سال ۲۰۱۹ منتشر شده است و نویسنده برای انتشار ترجمه فارسی رمانش، یادداشتی را خطاب به خوانندگان فارسیِ آثارش نوشته است.

پوئر تولاس تلاش کرده در کتاب پنجم خود از موضوع و شیوه روایت جدید و متفاوتی نسبت به آثار پیشین‌اش به‌ویژه اولین کتاب خود یعنی «سفر شگفت‌انگیز مرتاض...» استفاده کند. در «پلیس گل‌ها، درخت‌ها و جنگل‌ها» پای یک قتل در میان است؛ مقتول پرونده نام خانوادگی ندارد و کسی چیزی از والدینش نمی‌داند. تفریح بزرگ این‌مقتول پرسه‌زدن در یک علفزار عجیب بوده است؛ قیّم قانونی‌اش کتکش می‌زده و دوست صمیمی‌اش هم یک‌زن بوده که اهالی محل زندگی مقتول او را یک دیوانه می‌پنداشته‌اند.

در این‌رمان، پلیس جوانی هم هست که در پی کشف معمای قتل مقتول قصه است. مقتول شخصیت بسیار محبوبی بین اطرافیان و آدم‌های محیط زندگی‌اش داشته اما برای پلیس جوان قصه، این‌سوال وجود دارد که با وجود این‌محبوبیت چرا کسی موقع زنده‌بودن مقتول، کاری برایش نکرد و از دست قیم‌اش نجاتش ندادند.

پس از بخش کوتاهی که ابتدای کتاب با عنوان «۱۹۶۱ روستا» درج شده، ۳ بخش اصلی دیگر رمان هم آمده‌اند که هرکدام فصول زیاد کوتاهی را شامل می‌شوند. این‌بخش‌ها به‌ترتیب عبارت‌اند از: بخش اول کشف دنیایی جدید، بخش دوم باغ مخفی و بخش سوم حقیقت ژوئل.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

«شما خطوط تلفن خودتون رو خراب کردید تا خبر قتل ژوئل پخش نشه.»
سکوت.
ناگهان فریاد می‌زند: «من به‌تون اجازه نمی‌دم این‌طوری حرف بزنید!»
«اگه مطمئن نبودم به خودم اجازه نمی‌دادم این حرف رو بزنم. از همون اول شک کردم؛ از وقتی که خانم دادستان بهمم گفت که شما ظهرِ دوشنبه بهش تلفن زده‌ید، حرفی که بعدا رئیس ژان-شارل پروونسیو که این‌جا حاضره تائید کرد و گفت اون روز صبح به همه‌جا تلفن زده تا بحرانی رو مدیریت کنه که طوفان همه‌جا به راه انداخته بود.»
«بله، تلفن صبح دوشنبه کار می‌کرد، خب که چی؟»
«خب که چی؟ من تنها کسی هستم که این‌جا یه ذره بویی از منطق برده؟ اگه طوفانِ یکشنبه به دکل‌های تلفن آسیب زده و سیم‌ها رو قطع کرده بوده، تلفن نباید صبح دوشنبه کار می‌کرده.»

این‌کتاب با ۳۳۵ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...