رمان «دل ما» [Notre cœur] نوشته گی دوموپاسان با ترجمه محمود گودرزی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

دل ما» [Notre cœur] گی دوموپاسان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب نهمین‌عنوان از مجموعه «افق کلاسیک» است که این‌ناشر از آثار ادبیات کلاسیک منتشر می‌کند. چاپ آثار این‌مجموعه از فروردین سال ۹۸ توسط افق آغاز شد و تا به‌حال کتاب‌های «مرد کوچک»، «کاندید یا خوش‌باوری»، «مانون لسکو»، «پی‌یر و ژان»، «شمال و جنوب»، «دل‌ما»، «مرگ الیویه بکای و داستان‌های دیگر»، «لوکیس و چند داستان دیگر» و «گابریل لامبر» با ترجمه گودرزی و ثمین نبی‌پور در قالب آن منتشر شده‌اند.

گی دو موپاسان نویسنده این‌رمان، متولد سال ۱۸۵۰ در فرانسه است که پس از ۴۳ سال زندگی در سال ۱۸۹۳ درگذشت. او در حوزه رمان و مجموعه‌داستان آثاری در کارنامه خود ثبت کرده که برخی از آن‌ها، از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می‌روند. «پی‌یر و ژان»، «یک زندگی»، «تپلی» و «بل آمی» برخی از این‌آثار هستند. کتاب «دل ما» نیز آخرین اثر اوست.

در داستان این‌کتاب مردی به نام آندره ماریول عاشق زنی مشهور و محفل‌گردان به‌نام میشل می‌شود که گرچه می‌خواهد تنهایی خویش را حفظ کند، اما خوب بلد است چه‌طور مانند یک معشوق دست‌نیافتنی رفتار کند. در درون میشل که ظرافتش در چهره و کلام، در نگاه اول همه را مجذوب می‌کند، غرور و خودشیفتگی، جای مهر و محبت را گرفته است. میشل و آندره ماریول بارها با یکدیگر دیدار می‌کنند و دوباره به درون خویش و به گوشه‌های تنهایی همیشگی‌شان پرت می‌شوند. این دیدارها در نهایت ماجراهایی غیرقابل پیش‌بینی برای این‌دو رقم می‌زند...

رمان «دل ما» سه‌بخش اصلی دارد که هرکدام از این‌سه‌بخش به فصل‌های مختلف تقسیم می‌شوند.

در بخشی از این‌رمان می‌خوانیم:

تا آغاز زمستان، خانم دو بورن کم‌وبیش به قرارهایشان وفادار بود؛ وفادار، نه وقت‌شناس.
در سه ماه نخست با تاخیرهایی بین چهل‌وپنج‌دقیقه و دو ساعت سر قرارها حاضر شد. از آنجا که رگبارهای پاییزی ماریول را مجبور می‌کرد زیر چتری پشت در باغ، پاها فرو در گِل و لرزان منتظر بماند، داد پشت این در نوعی غرفه چوبی، نوعی دالان سرپوشیده و محصور، بسازند تا در هرکدام از ملاقات‌هایشان سرما نخورد. درخت‌ها دیگر سبز نبودند. به‌جای رزها و بقیه گیاهان، باغچه‌هایی بلند و عریض از گل‌های داوودی سفید، صورتی، بنفش، ارغوانی و زرد گسترده شده بودند. در هوای مرطوب و مملو از عطر غم‌انگیز باران بر برگ‌های خشکیده، این باغچه‌ها رایحه نسبتا تند و جان‌بخش و اندکی اندوه‌زای گل‌های درشت و باشکوه اواخر پاییز خود را می‌پراکندند.

این‌کتاب با ۲۴۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...