رمان «بی قراران» [De urolige] نوشته لین اولمن [Linn Ullmann] با ترجمه کیواندخت ناظرعمو توسط نشر داستان منتشر شد.

[De urolige] نوشته لین اولمن [Linn Ullmann]

به گزارش مهر، لین اولمَن نویسنده این‌کتاب، فرزند اینگمار برگمن و لیو اولمن (نویسنده و کارگردا نروژی) است که نهم آگوست ۱۹۶۶ در شهر اُسلوی نروژ متولد شد. او نویسنده، روزنامه‌نگار و منتقد ادبیات است که در روزنامه بزرگ صبح نروژ هم مقاله می‌نویسد. او تا به‌حال ۶ کتاب منتشر کرده است.

اولین‌کتاب اولمن در سال ۱۹۹۸ با نام «قبل از اینکه بخواب رَوی» منتشر شد. «بی قراران» هم ششمین کتاب اوست که برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۵ در نروژ و سال ۲۰۱۶ در سوئد منتشر شد. ترجمه فارسی این‌کتاب از روی نسخه سوئدی انجام شده است.

«بی قراران» درباره زندگی اینگمار برگمن و لیو اولمن است و لین که فرزند موردعلاقه‌شان بوده است. با وجود علاقه زیاد پدر و مادر، این‌دو آن‌قدر در حرفه‌شان غرق بوده‌اند که فرزند خود را نادیده می‌گیرند. این‌داستان همچنین درباره زنی است که سعی دارد به پدرش نزدیک شود؛ در حالی‌که هر دو می‌دانند فرصت‌های موجود در حال از دست‌رفتن هستند. در نتیجه پدر و مادر قرار می‌گذارند با یکدیگر یک‌کتاب بنویسند که حاوی مصاحبه‌های دختر با پدرش باشد.

در ادامه داستان، مصاحبه دختر با پدرش به جایی می‌رسد که شرایط تغییر می‌کند. اولمن در این‌زمینه خاطرات خود را با لحن شاعرانه ثبت کرده است. در این‌خاطرات، می‌توان پدری را دید زندگی‌اش را براساس مقررات خود تنظیم کرده و مادری را که با وجود خوش‌قلبی، به خودش مشغول است.

این‌کتاب با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...