چاپ شانزدهم کتاب «راه اصفهان» [Avicenne oula Routed Isphahan یا Avicenne ou la route d'Ispahan] نوشته ژیلبر سینوئه [Gilbert Sinoue] و ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی منتشر شد. این کتاب زندگینامه داستانی ابن‌سینا در دوره شهرتش است.

راه اصفهان: سرگذشت ابن‌سینا  [Avicenne oula Routed Isphahan یا Avicenne ou la route d'Ispahan]  ژیلبر سینوئه [Gilbert Sinoue]

به گزارش خبرنگار مهر، نشر قطره شانزدهمین چاپ کتاب «راه اصفهان: سرگذشت ابن‌سینا» نوشته ژیلبر سینوئه و ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی را با شمارگان ۲۰۰ نسخه، ۵۱۴ صفحه و بهای ۸۵ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پیشین (پانزدهم) این کتاب بهار سال ۹۸ با شمارگان چهارصد نسخه و بهای ۶۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته بود. نخستین چاپ این ترجمه در نشر قطره به سال ۱۳۸۵ با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و بهای پنج هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده بود. پیش از نشر قطره انتشارات گفتار تا پنج نوبت ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی از «راه اصفهان» را منتشر کرده بود.

«راه اصفهان» به‌نوعی دفتر خاطرات است که بر اساس یک نسخه خطی اصیل به زبان عربی، نوشته شده و آن نسخه خطی به قلم ابوعبید جوزجانی است. جوزجانی مشهورترین و نزدیک‌ترین شاگرد ابن‌سینا بود و بیش از دو دهه او را در سفر و حضر همراهی کرد. این کتاب روایتی داستانی است از جهان درهم و برهم و آشفته‌ای که در آن یکی از نوابغ تاریخ و مغزهای متفکر جهان اندیشه قدم به عرصه هستی می‌گذارد و آثاری را می‌آفریند که در غرب و شرق تأثیر می‌گذارد و در تاریخ جاودانه می‌شود. مترجم کتاب مقدمه مختصر، اما مفید و کاملی درباره شرایط جهان اسلام و ایران هنگام ظهور ابن‌سینا نوشته است.

روایت کتاب از دوران شهرت ابن‌سینا و زمانی که قدرت ذهنی و گستردگی دانشش به همه اثبات شده آغاز می‌شود. اما همین دانش و سیر اتفاقات سیاسی و البته حماقت فرمانروایان باعث آوارگی این شخصیت برجسته علمی شده‌اند. سینوئه به خوبی دوست‌داری دانش و همچنین قدرت طبابت ابن‌سینا را به تصویر کشیده است. در دل روایت اصلی خرده روایت‌هایی از برخی درمان‌های مشهور ابن‌سینا و همچنین مسائل و مصائبش در دوران وزارت نقل شده است.

یکی از این روایت‌ها که به داستان اصلی اضافه شده، روایت دختری به یاسمین کنیز فراری خلیفه بغداد است که عاشق ابن‌سینا می‌شود و همراهش می‌رود، اما در نهایت خلیفه او را می‌یابد و از ابن‌سینا جدا می‌کند. در نهایت نیز یاسمین در سفر بعدی ابن‌سینا فوت می‌کند.

[این کتاب برای نخستین بار با همین ترجمه توسط نشر گفتار در سال 1370 منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...