به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «موزی که می‌خندید» عنوان کتابی است نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی و تصویرگری حسن موسوی که از سوی کمیته‌ کتاب و خدمات کتابداری برای کودکان با نیازهای ویژه، به عنوان کتاب برگزیده برای قرار گرفتن در فهرست «آثار ممتاز جهان در مورد کودکان و نوجوانان معلول IBBY 2021» انتخاب شده است.

موزی که می‌خندید حمیدرضا شاه‌آبادی

حمیدرضا شاه‌آبادی درباره کتاب «موزی که می‌خندید» می‌گوید: هرساله فهرستی از بهترین کتاب‌هایی که برای کودکان معلول در سراسر جهان نوشته شده از سوی IBBY تهیه می‌شود. و این کتاب توانسته به این فهرست راه یابد. البته افتخار اصلی این کتاب به حسن موسوی تعلق دارد چون هم طراح اصلی داستان است، هم ایده داستان مربوط به او بوده و هم آن را تصویرگری کرده است و من فقط متن کوتاهی برایش نوشتم تا بدون متن نباشد.


معلولان توانایی‌های متفاوتی دارند
این نویسنده و پژوهشگر درباره ویژگی‌های این کتاب توضیح می‌دهد: «موزی که می‌خندید» روی تفاوت‌های فردی تاکید می‌کند. نکته مهم در این کتاب این است که تا به حال ما معلولان را به عنوان افرادی که توانایی کمتری دارند یا ناتوانی دارند، می‌شناختیم درحالی که امروزه باید بدانیم معلولان توانایی‌های متفاوتی دارند. و این تفاوت‌ها باعث می‌شود از دیگران متمایز شوند و این کتاب به خوبی به قصه تفاوت‌ها اشاره می‌کند؛ تفاوت در نگرش و تفاوت در توانایی. و به همین دلیل است فکر می‌کنم به این فهرست راه یافته است.
وی درباره ضرورت پرداختن به این مساله در ادبیات کودک و نوجوان می‌گوید: کودکان و نوجوانان به شکل کلی تجربه‌های اولیه زندگی‌شان را از طریق ادبیات کسب می‌کنند و جهان را می‌شناسند و آماده ورود به دنیای بیرون از خانه می‌شوند. درواقع تصویری که ادبیات از جهان به بچه‌ها می‌دهد خیلی مهم است. ممکن است بچه‌های معلول از مواجه با دیگران و بچه‌های دیگر گریزان باشند و بترسند. ادبیات می‌تواند به آن‌ها این روحیه را بدهد که تفاوت خودشان را بپذیرند و برمبنای این تفاوت وارد فضای زندگی شوند.

حسن موسوی، نیز درباره این کتاب گفته است: «موزی که می‌خندید» را در سال 2011 کار کردم. کتاب درباره تفاوت‌هایی صحبت می‌کند که همه ما کم و بیش در طول زندگی با آن‌ها مواجه‌ایم. به‌طورکلی همه ایده‌ها‌یی که سعی در تولیدشان دارم مواجهاتی است که در زیست خودم داشتم و سعی می‌کنم تجربیاتم را با ابزارهایی که در اختیار دارم به تولید برسانم.
همه ما در طول زندگی با اتفاقاتی مواجه می‌شویم که می‌تواند از نظر دیگران کاملا نامتعارف به نظر برسد اما این ما هستیم که تصمیم نهایی را می‌گیریم، تصمیماتی که قبل از ما گرفته نشده ولی می‌تواند مسیر زندگی‌مان را تغییر دهد و ما را تبدیل به شخصیتی متفاوت کند.
در این کتاب با شخصیتی مواجه‌ایم که همه حیوانات را به وحشت می‌انداخته و همه از او فراری بودند اما در نهایت می‌تواند دوستی سرگرم‌کننده‌ برای موز باشد و باور این مساله برای همگان سخت است. حاصل این تبلور در شخصیت گوریل آشنایی با موجودی است که مانند خودش دیدگاهی جدید را در زندگی‌اش دنبال می‌کند.

موسوی درباره موفقیت‌های این کتاب می‌گوید: «موزی که می‌خندید» علاوه بر این در سال 2013 وارد فستیوال براتیسلاوا شد و این نخستین دوره‌ای بود که کارهای من وارد براتیسلاوا می‌شد و همان سال هم نامزد جایزه اول جشنواره کتاب‌های صامت دانمکارک شد. همچنین در سال 2018 برگزیده شورای کتاب کودک شد و توانست به فهرست لاک‌پشت پرنده راه یابد و 5 لاک‌پشت دریافت کند.

کتاب «موزی که می‌خندید» سال 1395 در 28 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه، از سوی انتشارات افق منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...