مینو کریم‌زاده به تازگی در قالب کتاب «کی...؟ کو...؟» داستان زندگی در معرض خطر «عروس‌غاز» ها را برای کودکان بالای ۹ سال نوشته؛ گونه‌ای که در اطراف تالاب‌های ایرانی زندگی می‌کند و این‌روزها به خاطر شکارهای پیاپی در معرض انقراض است.

مینو کریم‌زاده کی...؟ کو...؟

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، کتاب «کی...؟ کو...؟» یک جلد از مجموعه‌ ۱۱ جلدی «آهای، مواظب ما باشید!» است که زهره پریرخ دبیری آن را بر عهده داشته و به تازگی در ۳۲ صفحه و با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روانه‌ بازار نشر شده است.

کریم‌زاده در این جلد، داستان پسری را روایت می‌کند که کنار جاده، تابلو به دست، ویلا اجاره می‌دهد. خانواده‌ای با او حرف می‌زنند و قرار می‌شود با خودرو این خانواده به سمت ویلا بروند. مازیار، راوی این داستان، وقتی داخل ماشین می‌نشیند، پرنده‌ای را داخل قفس می‌بیند؛ و این مساله سرآغاز شک‌ها و تردیدها است.

در این کتاب نیز مانند دیگر جلدهای مجموعه، در کنار داستان، اطلاعاتی از وضعیت زندگی این گونه‌ در معرض انقراض در فریدون‌کنار به مخاطب منتقل می‌شود، و در انتها نیز طی جدولی، اطلاعات و آمارهای مربوط به عروس‌غاز را می‌خوانیم.

فرشته جعفری‌فرمند تصویرگر، مجید کاظمی طراح گرافیک و علی خدایی ناظر هنری آن است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...